گنبد سلطانیه زنجان؛ بزرگترین، قدیمیترین، باشکوهترین
بالاخره یک روز مغولها سر عقل آمدند و گنبد سلطانیه که بزرگترین گنبد آجری دو پوشه هست را ساختند. این گنبد الان از جاهای دیدنی زنجان است و در ادامه مطلب میگویم که ارتباطش با مغولها چیست.
جالب است فرنگیهایی که در سفرنامههایشان از جاهای دیدنی زنجان و سلطانیه نوشتند، چشمشان بیشتر به بنایی جذب میشده که یک گنبد دو جداره آجری با روکش فیروزهای و هشت مناره داشته و حتی بر این باور بودند که پیکر هشتمین سلطان مغول هم در در آنجا یعنی گنبد سلطانیه زنجان دفن است که ما بیشتر از آن میگوییم.
گنبد سلطانیه کجاست؟
مهمترین ویژگی گنبد سلطانیه چیست؟
مسیر گنبد سلطانیه از تهران چطور است؟
برای بازدید از گنبد سلطانیه باید ورودی پرداخت کرد؟
بهترین زمان برای بازدید از گنبد سلطانیه چه زمانی است؟
قصه گنبد سلطانیه؛ کار، کار مغول بود
این مغولها بودند که یک زمان دلشان میخواست حمله کنند و حرفشان را به کُرسی بنشانند. زمانی هم که به ایران حمله کردند، خوب کنگر خوردند و لنگر انداختند. منتها همین که چند دهه گذشت و با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنا شدند، اسمشان را تغییر دادند که هیچ، دینشان را تغییر دادند که هیچ، حتی برایمان خدماتی انجام دادند که هنوز بعد از سالها پابرجاست.
یکی از آن مغولها هم هشتمین سلطان یعنی اولجایتو بود که با تاثیر از ایرانیان و مسلمانان، مسلمان شد و نامش را گذاشت محمد. لقب خدابنده را هم دیگران بهش دادند. شاهکار اینجاست زمانی که میخواست آرامگاهی به نام گنبد سلطانیه را برای خودش بنا کند، دستور داد معماریش ایرانی-اسلامی باشد.
در اواسط ساخت گنبد سلطانیه هم یک سفر به عراق رفت که با تشویق عالمان و روحانیان شیعه، شیعه برگشت. شیرینی تشیع آنقدر به کامش نشسته بود که حتی میخواست پیکر امام علی (ع) و امام حسین (ع) را هم به آرامگاهش منتقل کند. برای همین به هنرمندانش دستور داد تا بیفتند به جان تربتخانه تا آنجا را در شأن دو امام تزئین کنند.
اصلا قصدش هم همین بود که پیکر امامان را از نجف و کربلا به آرامگاه اصلی سلطانیه منتقل کند و یک آرامگاه سادهای برای خودش در کنار مقبره بسازد که نشد. دلیلش هم بعضیها میگویند خوابی که دید و بعضیهای دیگر میگویند مخالفت عالمان شیعه نگذاشتند کارش به آنجا بکشد.
برای همین دوباره آنجا را آرامگاهی برای خودش دید که روزی در آنجا دفن شود. البته بر سر دفن بودن یا نبودنش در آنجا هم حرف و حدیثهایی وجود دارد.
گنبد سلطانیه کجاست؟
ایران، استان زنجان، شهر سلطانیه، میدان علامه حلی، بلوار علامه حلی، خیابان گنبد، گنبد سلطانیه
لوکیشن گنبد سلطانیه روی گوگل مپ
علت نامگذاری گنبد سلطانیه
از آنجایی که ولیعهد در مرز قرار داشت و مراغه و تبریز هم پایتخت ایران بودند، مغولها از پایتخت تا آنجا دائم میرفتند و میآمدند. برای همین در بین مسیرشان به جاهای نیاز داشتند تا استراحتشان را کنند که سلطانیه را به خاطر آبوهوای خوبش انتخاب کردند و تصمیم گرفتند شهری را در آنجا طراحی و آن را سومین پایتخت ایلخانی انتخاب کنند.
از همان جا هم بود که به آنجا سلطانیه میگفتند؛ یعنی شهر سلاطین، سلطان نشین. سلطان محمد خدابنده هم که میخواست آرامگاهی برای خودش بنا کند، نام آنجا را روی مقبرهاش گذاشت، یعنی گنبد سلطانیه.
معماری گنبد سلطانیه
طراحی به نام خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی با الهام از آرامگاه برادر سلطان محمد خدابنده یعنی غازان خان که بنای آن هم از آرامگاه سلطان سنجر الهام گرفته شده، گنبد سلطانیه زنجان را برایش طراحی کرد.
معمارش را هم بعضیها میگویند سید علی شاه بوده و بعضیها هم آن را رد میکنند. اما حداقل چیزی که مشخص است این است که برای ساخت این بنای آجری از چند هزار کارگر استفاده شده تا بالاخره بعد از شش سال تمام شود. تزئین بنا هم یک سه سالی طول کشید.
با اینکه همکف گنبد سلطانیه به شکل مستطیلی است و الحاقاتی هم که در اطرافش بنا شده، آن را از حالت هشت ضلعی خارج کرده اما پر رنگترین ویژگی در معماری گنبد سلطانیه را میشود در هشت ضلعی بودن آن و در کل عدد هشت دید؛ هشت ضلع، هشت ایوان، هشت مناره.
خیلیها این اصرار در به کار بردن عدد هشت را به خاطر مقاومت بنا در برابر زلزله یا به خاطر ایجاد ساعت آفتابی بنا میدانند. با این حال، هستند کسانی که تصور میکنند عدد هشت این آرامگاه نمادی از هشت در بهشت است.
معماری این بنا به حدی جذاب بوده که در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران ثبت، در سال ۱۳۴۸ خورشیدی در ۹ دوره مرمت و بازسازی شد و در نهایت هم در سال ۱۳۸۴ خورشیدی در آثار جهانی یونسکو قرار گرفت.
بخشهای مختلف گنبد سلطانیه
این بنا بخشهای مختلفی دارد که در ادامه به آن بخشها اشاره میکنم.
– طبقات گنبد سلطانیه
گنبد سلطانیه زنجان سه طبقه دارد؛ همکف، طبقه دوم و طبقه سوم. در طبقه همکف میتوانید تربتخانه، محراب و سرداب، در طبقه دوم ایوانهای داخلی و در طبقه سوم هم ایوانهای بیرونی را ببینید.
– ورودیهای بنا
برای وارد شدن به داخل گنبد سلطانیه، اول از همه باید از در فولادی و آهنیاش بگذرید. همین که وارد این بنا شوید، نگاهتان میخورد به طاق ورودی که با کاشیهای سفید و آبی رنگ و کتیبههایی تزئین شدند. بعد از ورودتان به بنا هم با یک پلان هشت ضلعی با قطر ۲۶.۵ متری و با مقرنسکاریها و تزئینات سقف گنبد مواجه میشوید.
– تربتخانه و محراب
تربتخانه که با تزئینات و کتیبههایی از آیات قرآن به خط کوفی و ثلث مزین شده، یک محل عبادی در گنبد سلطانیه محسوب میشود که سلطان محمد خدابنده برنامههایی برایش داشت. با اینکه نتوانست پیکر امامان را به گنبد سلطانیه منتقل کند، منتها همچین هم دست خالی برنگشت و خاکی را از نجف و کربلا آورد تا برای تبُرک هم که شده، در فضای تربتخانه استفاده شود. در ضمن، در تربتخانه یک محراب با تزئینات مقرنسکاری هم وجود دارد.
در گوشه تربتخانه گنبد سلطانیه یک تخته سنگ مرمر از دوران صفویه هم دیده میشود که دورتادور آن را با (صلوات کبیره) و وسطش را هم با (آیت الکرسی) حکاکی کردند. اما جالبی این سنگ در اینجاست که اگر شمعی را در پشت آن روشن کنید، آنقدر شفاف است که نور شمع از آنطرفش دیده میشود.
– سرداب
بعضیها باور دارند ماجرای ساخت سرداب که در زیر تربتخانه قرار گرفته، به قبل از ساخت گنبد سلطانیه زنجان برمیگردد که در آنجا آیینهای مردم مغول یعنی آیین شمنیسم برگزار میشده که البته چیزی از آثار این آیین شرقی در آنجا دیده نمیشود.
حتی این باور هم وجود دارد که میگویند خیلی از مغولها و شاهان ایلخانی بعد از مرگشان با هر چه که داشتند مانند طلا و جواهرات در سرداب دفن میشدند. برای همین تصور میشد سلطان محمد خدابنده هم در آنجا دفن است که در کاوشهای انجام شده، قبری از او در آنجا پیدا نشده است.
– ایوان گنبد سلطانیه
۱۱۰ پله مارپیچی گنبد سلطانیه مستقیما به ایوانها و به منارهها راه دارند. برای رسیدن به ایوانها اول از همه باید از پلکانها بالا بروید و از راهروهایی بین جرزهای دور گنبد عبور کنید. فسلفه ساخت این راهروها هم این بوده که علاوه بر سبکسازی و قابلیت ضد زلزله کردن بنا، محیطی برای دسترسی به ایوانهای طبقه دوم و سوم فراهم کنند.
در دیوار و سقف ایوانهای طبقه دوم تزئیناتی از گچبری، مقرنسکاری، اشکال هندسی، کتیبهها و نردههای مشبک چوبی گرهچینیاش دیده میشوند. این ایوانها داخلی هستند و این هم یعنی میتوانستند از همان بالا مراسمهایی که در کف بنا اجرا میشده را تماشا کنند. اما طبقه سوم به صورت بیرونی است و از آن بالا کل شهر زیر پایشان بود. ایوانهای طبقه سوم هم با کاشیکاری، گچبری و نقاشی تزئین شدند.
– گنبدخانه
تمام زیبایی بیرونی گنبد سلطانیه، گنبدش است که در زمان ساختش هم فیروزهای بود. منتها به مرور زمان روکش کاشیهای فیروزهاش از بین رفته بود که با مرمت و بازسازی دوباره رنگ فیروزه به خود گرفته و حتی در بخش پایینیاش به اشکال هندسی مزین شده است.
این گنبد با ارتفاع ۴۸.۵ متری (در کتاب جغرافیایی تاریخی سلطانیه به ۵۱ متر اشاره شده) تا کف و قطر مرکز ۲۵.۵ تا ۲۶ متریاش، سومین گنبد بزرگ آجری و دو پوشه جهان است.
دو پوشه بودن گنبدخانه هم به این شکل است که دو قشر موازی و مجزا ۱۶۰ سانتیمتری با فاصله ۶۰ سانتیمتری از یکدیگر، با پشتبندیهای آجری به همدیگر متصل هستند. دلیل دو جداره بودن گنبد سلطانیه هم به خاطر این بوده که هنگام زلزله آسیب و ضربه آنچنانی به گنبد بزرگ وارد نشود.
– منارههای گنبد سلطانیه
قبلا هشت مناره آجری به قطر یک متر و به ارتفاع ۳.۵ متر در بالای گنبد وجود داشته که خیلیها فلسفه این تعداد مناره را به خاطر این میدیدند که نیروی رانشی گنبد و نیروی زمینلرزه که به پایهها وارد میشده را به صورت عمودی به سمت بالا خنثی میکردند.
البته نظریه دیگری هم وجود دارد که میگویند هشت موذن از پلکانهای مارپیچی منارهها که تا گلدستهها ادامه دارد، بالا میرفتند و همزمان اذان میگفتند تا صدایشان به ساکنان دشت سلطانیه برسد و به نماز بلند شوند. البته به بیشتر منارههای گنبد سلطانیه آسیب وارد شده و خیلی نمیشود از زیبایی آنها گفت.
تزیینات گنبد سلطانیه
از برجستهترین تزئینات گنبد سلطانیه که از دور به چشم میخورد، کاشیهای فیروزهایش است. در تزئینات داخلی بنا هم تزئیناتی انجام شده بود که در بعضی از آن تزئینات، طراحان آن زمان، آنها را روی زمین روی یک پارچه کتانی آماده و آن را در محل مورد نظر به گنبد متصل میکردند.
بد نیست از کتبیههای این بنای زیبا هم بگویم که سلطان محمد خدابنده در زمان زیباسازی گنبد سلطانیه، دستور داد تا روی ردیفی از کتیبهها آیاتی از قرآن، ذکرهایی مانند «سبحان الله» و نامهایی از «الله»، «محمد»، و «علی» نقاشی و حکاکی شود. البته این را هم بگویم که بسیاری از این کتبیهها در حکومت میرانشاه از بین رفتهاند. منتها بعضی از آنها در بالا و اطراف قوس ایوانها هنوز دیده میشوند.
– دوران تزیینات گنبد سلطانیه
البته تزییناتی مانند آجرکاری، گچبری، کاشیکاری، مقرنسکاری، تزئینات چوبی، تزئینات سنگی، کتیبهها و نقاشی نقش و نگارهای زیبا روی این بنا در دو دوره انجام شده بود.
در دوره اول تزیینات، گنبد سلطانیه زنجان با کاشیکاریهای فیروزهای، طلایی، لاجوردی، گچبری، حکاکی و نقاشی و حکاکی چند آیه از قرآن، اسامی مقدم مانند خدا (الله)، نام پیامبر اسلام (محمد)، نام امام شیعیان (علی)، ذکرهای مقدس مانند «لااله الا الله»، «سبحان الله» و نام سلطان محمد خدابنده «الجایتو» با طرحهای هندسی و با انواع خط تزئین شده بود.
اما در دوره دوم، تزیینات گنبد سلطانیه با گچ پوشیده شدند که برای آن دو نظریه وجود دارد. در نظریه اول میگویند سلطان محمد خدابنده به خاطر اختلافات سیاسی و مذهبی که داشته، دستور میدهد تزئینات کاشیکاری، آجرکاری و معرقکاری و… را با چیزی مثل گچ بپوشانند و به جایش، تزئینات، خطوط، اشکال و طرح های گل و بوته دیگری بر بالا و اطراف قوس ایوانها بیاورند.
اما در نظریه دوم میگویند که تزیینات دوره دوم هیچ ربطی به اختلافات سیاسی و مذهبی ندارد و حتی در زمان ایلخانان نه، بلکه در زمان صفویه انجام شده است. یعنی شاهان دوره صفویه تزئینات دیوارها را با گچ سفید کردند و ئزئیناتی که خودشان میخواستند را روی دیوارها آوردند.
– ساعت آفتابی گنبد سلطانیه
در هر کدام از دیوارهایی گنبد سلطانیه زنجان دریچههایی وجود دارد که به همراه سوراخی که در بالای گنبد وجود دارد، هم روشنایی داخل بنا را مهیا میکنند و هم وقتی که نور خورشید از این دریچهها بر روی در و دیوار و کف بنا مینشیند، زمان را مشخص میکنند.
یعنی اگر نور خورشید از دریچه بالای گنبد سلطانیه به کف زمین بخورد، ظهر است. اگر همان نور خورشید از سمت پنجرههای بزرگ به داخل بنا بتابد، ساعت مشخص میشود. اگر هم نور خورشید از پنجرههای کوچکتر به داخل بتابد، دقیقه ساعت آفتابی تعیین میشود. شب هم که شود، ستارهها زمان را مشخص میکنند.
– بخشهای تخریبشده گنبد سلطانیه
گنبد سلطانیه در زمان خودش کامل بوده، اما بعد از گذشت ۷۰۰ سال علاوه بر تخریب اماکن عامالمنفعه و ساختمانهای اطرافش مانند خندق، برج و بارو و مسجد با محرابش، به خودِ بنا هم آسیبهایی وارد شده که البته با مرمتهایی توانستند صدمات تزئینات داخلی و خارجیاش را تقریبا به روز اولش برگردانند.
– موزه گنبد سلطانیه
در ضلع غربی و در ورودی گنبد سلطانیه یک موزه وجود دارد که آثار قدیمی از این بنا مانند انواع کاشیها، انواع سفالها و انواع سکههای دوره ایلخانی و عکسهایی از گنبد در دورههای مختلف را در دل خودش جایی داده است.
مسیر دسترسی به گنبد سلطانیه
اگر تهرانی هستید و میخواهید با وسیله نقلیه شخصیتان از گنبد سلطانیه زنجان بازدید کنید، باید خودتان را برسانید به کرج و بزرگراه قزوین-کرج و بعد از آن هم به قزوین و بزرگراه قزوین-زنجان. وقتی هم که به زنجان رسیدید، از شهرهای تاکستان و ابهر عبور کنید و وارد جاده سلطانیه شوید تا گنبد سلطانیه زنجان را ببینید. اگر هم وسیله نقلیه شخصی ندارید، میتوانید با قطار به ایستگاه راهآهن سلطانیه برسید و بعد از آن هم با تاکسی خودتان را به این بنای دیدنی برسانید.
بهترین زمان بازدید از گنبد سلطانیه
بهار و تابستان جان میدهد برای تماشای گنبد سلطانیه زنجان تا در هوای جذاب آنجا، با معماری هوشمندانه و گنبد فیروزهایش به چشمانتان نوازش دهید. اما بجنبید که برای وارد شدن به این بنای سترگ از ساعت ۸:۰۰ صبح تا ساعت ۲۰:۰۰ زمان دارید.
البته بازدید از داخل گنبد سلطانیه در نیمه دوم سال، یکی دو ساعتی محدود میشود و نهایت تا ساعت ۱۸:۳۰ یا ۱۹:۰۰ شب امکان تماشای آن وجود دارد. در ایام سوگواری هم کلا تعطیل است. در ضمن، برای ورودی این گنبد هم باید یک مبلغی را پرداخت کنید که تا امروز برای ایرانیها ۳.۰۰۰ تومان و برای خارجیها هم ۲۰.۰۰۰ تومان در نظر گرفته شده است.
امکانات رفاهی گنبد سلطانیه
اگر از امکانات رفاهی آنجا بخواهید بدانید، آنچنان که باید و شاید در اطرافش امکانات خاصی دیده نمیشود. فقط اگر میخواهید آبی بخورید، یا نمازی بخوانید یا از سرویس بهداشتی استفاده کنید، یک نمازخانه و سرویس بهداشتی در اطرافش وجود دارد. جای پارک هم ندارد و این هم یعنی برای پارک وسیله نقلیهتان باید یک جای پارکی برای خودتان در خیابانهای اطرافش پیدا کنید.
جاهای دیدنی نزدیک به گنبد سلطانیه
بعد از تماشای گنبد سلطانیه زنجان، بد نیست از بناهای اطرافش هم بازدید کنید. نکته جالبی که در سلطانیه وجود دارد، وجود چندین مقبره در آنجاست؛ مقبره سلطانیه که دربارهاش گفتم، مقبره ملا حسن کاشی و مقبره چلبی اوغلو.
– حمام تاریخی سالار
یکی از حمامهای تاریخی ایران زمان قاجار، حمام تاریخی سالار است که سیف علی خان کلانتری ملقب به سالار خان آن را ساخته بود که به همین نام هم شهرت پیدا کرد. یعنی حمام سالار. حمامی که به گرمخانه، میاندر، سربینه، تون، رختکن و خزینه مجهز بود و بعدها مرمت و بازسازی شد. البته دیگر آن کاربری قدیمیاش را ندارد و به سفره خانه سنتی تبدیل شده که فکر میکنم تعطیل هم باشد.
– مقبره ملا حسن کاشی
قدمت مقبره ملا حسن کاشی که آن را به عارفی به نام ملا حسن کاشی منتسب میدانند، به همان دوره مغول برمیگردد. البته بعضیها آن را به زمان صفویه و به خصوص به حکومت شاه تهماسب صفوی برمیگردانند و مراحل پایانی ساختش را هم به دوره قاجار. از تزئیناتش هم در همین بَس که یک گنبد فیروزه و خوش نقش و نگار دارد.
– قلعه سلطانیه
قلعه سلطانیه را همان مغولهای در زمان ایخانی ساختند که امروز از آن چیز زیادی باقی نمانده، جز مقبره داخلش یعنی گنبد سلطانیه زنجان و خرابههایی از خندقش. از قرار معلوم، دیوارهای قلعه سلطانیه از سنگهای تراشیده و به شکل مربع بنا شده بود. دیوارهایش هم ۱۶ برج و یک دروازه به چه بزرگی داشت که امروز چیز خیلی کمی از آن دیوارها در اطراف گنبد سلطانیه باقی مانده است.. در داخل این قلعه به غیر از آرامگاه سلطان، حتی چندین عمارت، مسجد، بیمارستان، کاروانسرا، بازار و … وجود داشتند.
– تپه نور نزدیک گنبد سلطانیه
یک تپه در آنطرف گنبد سلطان محمد خدابنده دیده میشود که شاید آن را فقط یک تپه ببینید، اما در جستوجوها و کاوشهایی که انجام شده، در آنجا چیزی مانند پایههای سنگی ساختمان از دوره ایلخانی کشف کردند که میگویند همان مقبره غازان خان است. جالبیاش اینجاست که در اطراف تپه اشیاهایی مانند کاشیهای سفالی پیدا کردند که نشان میدهد هزاران سال قبل در آنجا مردمانی زندگی میکردند.
– مقبره چلبی اوغلو
مقبره آجری چلبی اوغلو که به چلبی اوغلو، یکی از وزرای مغول نسبت داده میشود، با معماری و تزئینات و البته کتبیههایش، یکی از بناهای ناب سلطانیه محسوب میشود. این بنا مانند گنبد سلطانی، ۸ ضلع و ۱ گنبد دارد. البته در کنار این مقبره هم خانقاهی دیده میشود که بعضی باور دارند در زمان دیگری ساخته شده بود.
توصیههایی برای بازدید از گنبد سلطانیه
در مقاله امروز تا میتوانستم از گنبد سلطانیه برایتان نوشتم. منتها برای اینکه بیشتر با جزئیات این بنای تاریخی آشنا شوید، پیشنهاد میکنم کتابهایی که در منابع به آنها اشاره کردم را هم تهیه و مطالعه کنید. برای اینکه بیشتر و بیشتر از گنبد سلطانیه حظ ببرید که فقط خودتان باید در فصل بهار و تابستان به آنجا سفر کنید تا با یک هزینه ناقابلی یک تاریخ را با چشمانتان ببینید.