آئین سوگواری و اعیاد مذهبی در استان زنجان
مراسم خاک سپاری و سوگواری خانواده، سوگواری ماه محرم،
مراسم خاک سپاری و سوگواری خانواده
در انجام مراسم خاکسپاری، همکاری و تعاون بسیار منظمی میان مردم منطقه رایج است که خلاصهای از آن نقل میشود: در ابتدا پس از شنیدن خبر فوت شخص، اهالی محل به سرعت در خانه شخص فوت حاضر میشوند، اگر فرد در گذشتهای بی بضاعت باشد به طور محرمانه، مبلغی را در حدود تدارکات روز اول مراسم جمعآوری میکنند و مایحتاج مجلس سوگ را تهیه مینمایند. سپس مراسم خاکسپاری انجام میگیرد. بدین ترتیب که جلوی فرد درگذشته یک سینی پر از قند شکسته که روی آن با پارچه سیاه رنگ پوشیده شده است، حمل میکنند که به نام «ورجناز» معروف است. این قند در مراسم خاکسپاری در میان مردم تقسیم میشود. پس از آن اهالی به منزل فرد درگذشته میروند و به صرف غذای آماده میپردازند. در این میان، پذیرایی از افرادی که در مراسم خاکسپاری همکاری نمودهاند، به طور خصوصی و با کیفیت عالی به نام «حلالیت آلماق» انجام میگیرد. روز بعد خانواده فرد درگذشته با دعوت ریشسفیدان و خویشان مجلس در صلاح لاشماق را برپا میکنند. در این جلسه در ارتباط با نحوه برگزاری رسم عزاداری تصمیمگیری میشود: قربانی براساس تعداد مهمانان انجام میگردد. آرد مورد نیاز برای تهیه نان از خانهها جمعآوری و به خانه صاحب عزا فرستاده میشود. مراسم اگر در روز پنجشنبه برگزار شود و همراه با شام و اگر برگزاری آن در روز جمعه باشد به عمراه مهمانانی که از راه دور آمدهاند پیش از رسیدن نقسیمبندی شده و به اصطلاح محل در جوق مابندی میشوند. مثلاً هر پنج خانواده صاحب جوقفلان روستا تعیین میشود و مترصد است که به مجرد رسیدن جوق ، اسب او را گرفته و در خانه خود جای دهد. یک روز پیش از مراسم مهمانی، قرآن خوانهای محلی در خانه فرد درگذشته جمع میشوند، این افراد موظف هستند که خواندن یک جلد کلاماله مجید را به هر تقدیر که باشد به پایان برسانند تایک پذیرایی کامل نصیب آنها شود. روز مهمانی هر کس که غذا میخورد مجلس را ترک میکند، زیرا اگر در بعد از ظهر روز جمعه کسی در خانه فرد در گذشته مهمان باشد، باید تا روز یکشنبه در آنجا باقی بماند. بعد از روز شنبه پسران و دختران فرد درگذشته و ازدواج کرده و در خارج از خانه اویند با کسب اجازه خانه را ترک میکنند اما پذیرش و پذیرایی از مهمانانی که پس از اتمام مراسم خبردار میشوند، تا روز چهلم ادامه دارد و به طور مرتب غذای میهمان در خانه آماده است. ضمناً در روز حضور مهمانان هر کدام از آنان مبلغی را به عنوان «یاس» به ریشسفیدان مجلس تقدیم میکنند که پس از جمعآوری به صاحب عزا داده میشود. زمان برگزاری رسم بعدی، چند روز مانده به چهلم است. در این روز قوم و خویشان با آوردن مقداری پارچههای رنگی، مجلسی تحت عنوان « قره آچماق» ترتیب میدهند، بدین ترتیب لباسهای سیاه را از تن صاحب عزا در میآورند و لباس رنگین را به او میپوشانند. پس از آن شخص عزادار با تهیه مقداری پارچه به خانه یکایک دوستان و آشنایان میرود و با تقدیم پارچه اجازه کندن لباس سیاه را به دوستان میدهد. روز چهلم معمولاً با انتخاب روز پنجشنبه یا جمعه برگزار میشود و در این رسم به مهمانان ناهار یا شام داده میشود و این کار با دعوت قبلی انجام میپذیرد. آخرین مرحله مراسم سوگواری بازدید از خانواده فرد در گذشته در اولین عیدی است که پس از در گذشتن فرد درگذشته فرا میرسد، دوستان و آشنایان از خانه و خانواده او دین مینمایند. بدین ترتیب مراسم سوگواری پایان میپذیرد.
سوگواری ماه محرم
دو روز قبل از شروع ماه محرم، مساجد را پرچمهای سیاه میزنند و شبها را در مساجد به سینهزنی و نوحهخوانی میپردازند. در شبهای تاسوعا و عاشورا ـ خصوصاً در شهر زنجان ـ دستههای سینهزن در خیابانها به سینهزنی میپردازند. در نقاط روستایی، قبل از روز عاشورا تمام اهالی روستا اعانه جمع میکنند و خیرات میدهند. در روز عاشورا علم سبز رنگی را که به نشانه پنج انگشت است، در محلههای مختلف میگردانند و در صورتی که امامزادهای در نزدیکی روستا باشد، به آن جا میروند. در غیر این صورت در قبرستان روستا جمع میشوند و بعد از سینهزنی به مسجد محل بر میگردند. در شب عاشورا نیز عدهای از سینهزنان در حالی که بر سر خود گل مالیدهاند، با پای برهنه به محلههای مختلف میروند و سپس به مساجد بر میگردند. در روز عاشورا زنان روسری یا چارقد خود را برای برآورده شدن حاجاتشان به علمها گره میزنند و یا گوسفندی را مقابل علم و دستههای عزاداری قربانی میکنند. اهالی روستای «درام» در روز سوم امام پارچههایی را از پرچمها جدا کرده و آنها را برای سال آینده نگه میدارند. ساکنین شهر زنجان در سومین روز امام، واقعه کاروان عاشورا و اسیران کربلا را به صورت نمادین در شهر به معرض نمایش میگذارند. در این نمایش در حالی که عدهای کودک به بند کشیده شده و عدهای به صورت پیاده در جلوی کاروان حرکت میکنند، توسط فردی قرمز پوش مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. یکی از رسمهای دستههای عزاداری ـ که دیگر رایج نیست ـ رسم «قفل زدن» بود. کسانی که نذز داشتند و حاجتشان برآورده میشد، در ایام محرم بر تن خود قفل میزدند. آنها یک هفته قبل از شروع ماه محرم اطراف سینه خود را با خاکستر ماساژ میدادند تا کم کم آن قسمت بی حس شود. سپس در پوست خود نیزه فرو کرده و آنها را با قفل محکم میکردند و تا روز دوازدهم محرم این قفلها را باز نمیکردند. در آن روز امام جماعت مسجد محل نیزهها را از بدن آنها خارج میکرد. سنت قمهزنی نیز تا چند سال پیش رایج بود. در چهلم امام مراسم عزاداری با سینهزنی شروع میشود و در پایان مراسم آنهایی که حسینی هستند برای این که لباس خود را از تن درآورند، تمام محل را دعوت کرده و با چای و خرما از آنها پذیرایی میکنند. اکثر مناطق ماه صفر را ماه بد میدانند و معتقدند هر کس در این ماه دعوا کند، تا آخر سال قمری مدام در حال دعوا خواهد بود.