آرایش جدید امنیتی از زاویه دید اصلاحطلبان/ طرح خاص ظریف برای پرونده هستهای، نه غنیسازی و نه تضمین!
تحولات اخیر، شامل انتصاب لاریجانی و تأسیس شورای دفاع کشور، نشاندهنده عزم جمهوری اسلامی برای پاسخگویی هوشمندانه به تهدیدات نوین است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
رئیسجمهور در حکمی به استناد اصل یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی، دکتر علی لاریجانی را به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. دکتر مسعود پزشکیان در این حکم از دبیر شورای عالی امنیت ملی خواسته ضمن نظارت مدبرانه و دقیق بر حسن اجرای امور دبیرخانه و همافزایی دستگاههای مرتبط، نسبت به رصد و اولویتبندی مسائل و مخاطرات امنیت ملی بهویژه تهدیدات نوظهور و فناورانه، بازتعریف مفاهیم راهبردی و اتخاذ رویکرد هوشمندانه و مردمپایه متناسب با نظام مسائل امنیت ملی درراستای تحقق سیاستهای کلی و منویات مقام معظم رهبری حرکت کرده تا کشور به امنیت پایدار در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی دست یابد.
روزنامه سازندگی درباره بازگشت لاریجانی به شعام نوشته است:
در دوران دولت حسن روحانی، گرایش لاریجانی به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان آشکارتر شد. حمایت بخشی از این جریانها از او در انتخابات مجلس و خبرگان، گویای این چرخش بود. اگرچه او هیچگاه بهطور کامل از دایره اصولگرایی خارج نشد اما بیتردید به یکی از چهرههای شاخص جناح معتدل در ساختار جمهوری اسلامی تبدیل شد. در مجموع آنطور که تحلیلگران معتقدند، در نقطهای حساس از تحولات امنیتی کشور، علی لاریجانی پس از سالها دوری از مرکز قدرت، بار دیگر به یکی از کلیدیترین نهادهای تصمیمساز جمهوری اسلامی بازگشت؛ آن هم در جایگاهی که ۲۰ سال پیش ترک کرده بود.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
انتصاب او بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی توسط رئیسجمهور مسعود پزشکیان، تنها یک جابهجایی اداری نیست بلکه نشانهای است از آغاز تحولی عمیق در رویکردهای کلان امنیتی و بازتعریف توازن نیروها در ساختار قدرت. بازگشت لاریجانی بیش از آنکه پایان یک غیبت باشد، میتواند آغاز عصری تازه در سیاستورزی ایران تلقی شود.
در حالی اصلاحطلبان زاویه دید سیاسی به بازگشت لاریجانی به شعام دارند که این تغییر و تحولات کاملا دارای هویت امنیتی داشته است، این تحولات در شرایطی رخ داده که ایران به تازگی تجربه جنگ ۱۲روزه با رژیم صهیونیستی را پشت سر گذاشته است. این درگیری که با پاسخ بیسابقه موشکی و پهپادی ایران به تلآویو همراه بود، معادلات راهبردی منطقه را تغییر داد.
ضعف پدافند هوایی رژیم صهیونیستی در برابر دکترین حملههای نقطهزن ایران آشکار شد و توان بازدارندگی تهران به نمایش گذاشته شد. با این حال لزوم هوشیاری در برابر دشمنان ایران امری مسلم و مهم است.
انتصاب لاریجانی و تأسیس شورای دفاع کشور، این پیام روشن را به دشمنان ایران_ بهویژه رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس_ ارسال میکند که ایران با بازآرایی ساختارهای دفاعی و امنیتی خود، آماده پاسخگویی قاطع به هرگونه تهدید است.
تحولات اخیر، شامل انتصاب لاریجانی و تأسیس شورای دفاع کشور، نشاندهنده عزم جمهوری اسلامی برای پاسخگویی هوشمندانه به تهدیدات نوین است. این اقدامات میتوانند به نتایج مهمی منجرشوند. هماهنگی میان شورای عالی امنیت ملی وشورای دفاع کشور، امکان تصمیمگیری سریعتر و مؤثرتر در برابر تهدیدات را فراهم میکند. همچنین تمرکز بر سیاستگذاریهای دفاعی و امنیتی، توان ایران در برابر تهدیدات نظامی، سایبری و روانی را افزایش میدهد.
باید توجه داشت که تجربه لاریجانی در حوزههای سیاسی، رسانهای و امنیتی، او را به گزینهای مناسب برای مدیریت بحرانهای پیچیده تبدیل کرده بهطوریکه سابقه او در مذاکرات بینالمللی میتواند به بهبود جایگاه ایران در تعاملات جهانی کمک کند. با توجه به پیچیدگیهای ژئوپلیتیک منطقه و فشارهای بینالمللی، انتظار میرود این بازآرایی ساختاری، ایران را در موقعیت قویتری برای مواجهه با چالشهای آینده قرار دهد.
در شرایطی که مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی در مورد فعالسازی ماشه به پیچ سخت رسیده است و مذاکرات ایران با آمریکا نیز در سایه ابهام قرار دارد و همزمان نیز تهدیدات در مورد برنامه و فعالیت هستهای ایران با هدف امنیتیسازی ایران ادامه دارد در این وضعیت و در شرایط نه صلح و نه جنگ، محمدجواد ظریف و محسن بهاروند متنی پیشنهادی به نام طرح مناره یا «فانوس دریایی» در روزنامه گاردین منتشر کردهاند، مناره به طور ضمنی به دنبال شکلگیری همکاری صلحآمیز هستهای مشترک در منطقه با اعمال نظارت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
روزنامه هممیهن در گفتگو با علی اکبر صالحی درباره طرح ظریف مینویسد:
اما این طرح هم در واقع همان طرح کنسرسیوم در یک لباس جدید است. شاید یکی از اصلیترین ویژگیهای این طرح مشارکت عمومی در اصل تحقیق و توسعه و مشارکت همه کشورها در تولید سوخت هستهای است که در واقع در چارچوب آن هر یک از کشورهای عضو، بخشی از فرآیند تولید سوخت هستهای را بر عهده بگیرند. در واقع این ایده هم، تکرار همان ایده کنسرسیوم، در قالبی جدید است که تشویق به همکاری منطقهای و با هدف مشارکت جمعی کشورهای خاورمیانه، به جز طرفی که تمایل به داشتن سلاح هستهای داشتهباشد یا سلاح هستهای در اختیار داشتهباشد، است که در واقع تضمین عدم اشاعه تسلیحات هستهای در بین کشورهای عضو این سازوکار است.
مناره بیش از آنکه طرحی برای اجرا باشد به نمایشی رسانهای شباهت بیشتری دارد، چرا که نه با در نظر گرفتن واقعیتهای نظام بینالملل و بحرانهای منطقهای ایران مطرح شده و علاوه برآن، تدقیق و تفصیل لازم برای اجرایی شدن را ندارد. در روزهایی که کشورهای منطقه آرایش نظامی خود را تقویت میکنند و سامانههای پدافندی میخرند، صحبت از تشکیل یک مجمع همکاری مشترک حول فعالیت هستهای، فاصله زیادی تا واقعیت دارد.
محمد جواد ظریف پیش از این نیز طرحی پیشنهادی با نام مودت را در اکونومیست منتشر کرده بود. تعدد این پیشنهادات که در تحلیل مردم عادی نیز که درکی دقیق از نظام بینالملل ندارند هم غیرقابل اجرا به نظر میرسد، نشان میدهد، بدنهای از تحلیلگران فانتزی و رمانتیک، فضای سیاسی ایران، تحلیل درست و نزدیک به واقعی از تحولات بعد از جنگ ندارند و با شرایط پیش از وقوع جنگ پیشنهاد ارائه میکنند.
ارائه این قبیل پیشنهادات علاوه بر اینکه آنها را به سمت پیشنهادات و طرحهای غیرقابل اجرا سوق میدهد، خطر درک غلط و تشخیص اشتباه رفتار کشورها را نیز به دنبال دارد. واقعیت آن است که در شرایطی که سایه جنگ بر سر منطقه سنگینی میکند شاید با نگاه واقعگرایانه هم به سختی بتوان تحلیل دقیقی از وضعیت سیال این روزها ارائه داد، مشخص است که تکیه به نظریههای ایدئالگرایانه در این شرایط خطرناکتر است و فرصتهای قابل استفاده را نیز مسدود میکند.
*********
رئیسجمهور در حکمی به استناد اصل یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی، دکتر علی لاریجانی را به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. دکتر مسعود پزشکیان در این حکم از دبیر شورای عالی امنیت ملی خواسته ضمن نظارت مدبرانه و دقیق بر حسن اجرای امور دبیرخانه و همافزایی دستگاههای مرتبط، نسبت به رصد و اولویتبندی مسائل و مخاطرات امنیت ملی بهویژه تهدیدات نوظهور و فناورانه، بازتعریف مفاهیم راهبردی و اتخاذ رویکرد هوشمندانه و مردمپایه متناسب با نظام مسائل امنیت ملی درراستای تحقق سیاستهای کلی و منویات مقام معظم رهبری حرکت کرده تا کشور به امنیت پایدار در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی دست یابد.
روزنامه سازندگی درباره بازگشت لاریجانی به شعام نوشته است:
در دوران دولت حسن روحانی، گرایش لاریجانی به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان آشکارتر شد. حمایت بخشی از این جریانها از او در انتخابات مجلس و خبرگان، گویای این چرخش بود. اگرچه او هیچگاه بهطور کامل از دایره اصولگرایی خارج نشد اما بیتردید به یکی از چهرههای شاخص جناح معتدل در ساختار جمهوری اسلامی تبدیل شد. در مجموع آنطور که تحلیلگران معتقدند، در نقطهای حساس از تحولات امنیتی کشور، علی لاریجانی پس از سالها دوری از مرکز قدرت، بار دیگر به یکی از کلیدیترین نهادهای تصمیمساز جمهوری اسلامی بازگشت؛ آن هم در جایگاهی که ۲۰ سال پیش ترک کرده بود.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
انتصاب او بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی توسط رئیسجمهور مسعود پزشکیان، تنها یک جابهجایی اداری نیست بلکه نشانهای است از آغاز تحولی عمیق در رویکردهای کلان امنیتی و بازتعریف توازن نیروها در ساختار قدرت. بازگشت لاریجانی بیش از آنکه پایان یک غیبت باشد، میتواند آغاز عصری تازه در سیاستورزی ایران تلقی شود.
در حالی اصلاحطلبان زاویه دید سیاسی به بازگشت لاریجانی به شعام دارند که این تغییر و تحولات کاملا دارای هویت امنیتی داشته است، این تحولات در شرایطی رخ داده که ایران به تازگی تجربه جنگ ۱۲روزه با رژیم صهیونیستی را پشت سر گذاشته است. این درگیری که با پاسخ بیسابقه موشکی و پهپادی ایران به تلآویو همراه بود، معادلات راهبردی منطقه را تغییر داد.
ضعف پدافند هوایی رژیم صهیونیستی در برابر دکترین حملههای نقطهزن ایران آشکار شد و توان بازدارندگی تهران به نمایش گذاشته شد. با این حال لزوم هوشیاری در برابر دشمنان ایران امری مسلم و مهم است.
انتصاب لاریجانی و تأسیس شورای دفاع کشور، این پیام روشن را به دشمنان ایران_ بهویژه رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس_ ارسال میکند که ایران با بازآرایی ساختارهای دفاعی و امنیتی خود، آماده پاسخگویی قاطع به هرگونه تهدید است.
تحولات اخیر، شامل انتصاب لاریجانی و تأسیس شورای دفاع کشور، نشاندهنده عزم جمهوری اسلامی برای پاسخگویی هوشمندانه به تهدیدات نوین است. این اقدامات میتوانند به نتایج مهمی منجرشوند. هماهنگی میان شورای عالی امنیت ملی وشورای دفاع کشور، امکان تصمیمگیری سریعتر و مؤثرتر در برابر تهدیدات را فراهم میکند. همچنین تمرکز بر سیاستگذاریهای دفاعی و امنیتی، توان ایران در برابر تهدیدات نظامی، سایبری و روانی را افزایش میدهد.
باید توجه داشت که تجربه لاریجانی در حوزههای سیاسی، رسانهای و امنیتی، او را به گزینهای مناسب برای مدیریت بحرانهای پیچیده تبدیل کرده بهطوریکه سابقه او در مذاکرات بینالمللی میتواند به بهبود جایگاه ایران در تعاملات جهانی کمک کند. با توجه به پیچیدگیهای ژئوپلیتیک منطقه و فشارهای بینالمللی، انتظار میرود این بازآرایی ساختاری، ایران را در موقعیت قویتری برای مواجهه با چالشهای آینده قرار دهد.
در شرایطی که مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی در مورد فعالسازی ماشه به پیچ سخت رسیده است و مذاکرات ایران با آمریکا نیز در سایه ابهام قرار دارد و همزمان نیز تهدیدات در مورد برنامه و فعالیت هستهای ایران با هدف امنیتیسازی ایران ادامه دارد در این وضعیت و در شرایط نه صلح و نه جنگ، محمدجواد ظریف و محسن بهاروند متنی پیشنهادی به نام طرح مناره یا «فانوس دریایی» در روزنامه گاردین منتشر کردهاند، مناره به طور ضمنی به دنبال شکلگیری همکاری صلحآمیز هستهای مشترک در منطقه با اعمال نظارت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
روزنامه هممیهن در گفتگو با علی اکبر صالحی درباره طرح ظریف مینویسد:
اما این طرح هم در واقع همان طرح کنسرسیوم در یک لباس جدید است. شاید یکی از اصلیترین ویژگیهای این طرح مشارکت عمومی در اصل تحقیق و توسعه و مشارکت همه کشورها در تولید سوخت هستهای است که در واقع در چارچوب آن هر یک از کشورهای عضو، بخشی از فرآیند تولید سوخت هستهای را بر عهده بگیرند. در واقع این ایده هم، تکرار همان ایده کنسرسیوم، در قالبی جدید است که تشویق به همکاری منطقهای و با هدف مشارکت جمعی کشورهای خاورمیانه، به جز طرفی که تمایل به داشتن سلاح هستهای داشتهباشد یا سلاح هستهای در اختیار داشتهباشد، است که در واقع تضمین عدم اشاعه تسلیحات هستهای در بین کشورهای عضو این سازوکار است.
مناره بیش از آنکه طرحی برای اجرا باشد به نمایشی رسانهای شباهت بیشتری دارد، چرا که نه با در نظر گرفتن واقعیتهای نظام بینالملل و بحرانهای منطقهای ایران مطرح شده و علاوه برآن، تدقیق و تفصیل لازم برای اجرایی شدن را ندارد. در روزهایی که کشورهای منطقه آرایش نظامی خود را تقویت میکنند و سامانههای پدافندی میخرند، صحبت از تشکیل یک مجمع همکاری مشترک حول فعالیت هستهای، فاصله زیادی تا واقعیت دارد.
محمد جواد ظریف پیش از این نیز طرحی پیشنهادی با نام مودت را در اکونومیست منتشر کرده بود. تعدد این پیشنهادات که در تحلیل مردم عادی نیز که درکی دقیق از نظام بینالملل ندارند هم غیرقابل اجرا به نظر میرسد، نشان میدهد، بدنهای از تحلیلگران فانتزی و رمانتیک، فضای سیاسی ایران، تحلیل درست و نزدیک به واقعی از تحولات بعد از جنگ ندارند و با شرایط پیش از وقوع جنگ پیشنهاد ارائه میکنند.
ارائه این قبیل پیشنهادات علاوه بر اینکه آنها را به سمت پیشنهادات و طرحهای غیرقابل اجرا سوق میدهد، خطر درک غلط و تشخیص اشتباه رفتار کشورها را نیز به دنبال دارد. واقعیت آن است که در شرایطی که سایه جنگ بر سر منطقه سنگینی میکند شاید با نگاه واقعگرایانه هم به سختی بتوان تحلیل دقیقی از وضعیت سیال این روزها ارائه داد، مشخص است که تکیه به نظریههای ایدئالگرایانه در این شرایط خطرناکتر است و فرصتهای قابل استفاده را نیز مسدود میکند.
منبع:mashreghnews.ir