کلانتری، معاون روحانی: عدم وجود نخبگانی مانند کاوه مدنی ناترازیهای امروز را شکل دادهاند!/ باید بخشهای گزینشی و حراستی اصلاح شوند!
به گزارش زنجان ۰۲۴ به نقل از جهان نیوز، در ابتدا بخش هایی از اظهارات کلانتری را بخوانید:
*مهمترین ثروت هر کشوری در مسیر توسعه، نیروی انسانی و مدیریتی آن کشور است. در این زمینه در ایران اشتباهات بسیاری صورت گرفته است. ما به جای استفاده مناسب از نیروهای خلاق و نخبه کشور، آنها را تاراندیم و مناصب حیاتی و سرنوشتساز را در اختیار چاپلوسان و افرادی که منافع شخصی و جناحیشان را به منافع ملی ترجیح میدهند، قرار دادیم.
*عدم وجود نخبگانی مانند کاوه مدنی و کاوه مدنیها ناترازیهای امروز را شکل دادهاند. اگر امروز در بخش آب، برق، گاز و…ناترازی و کمبود داریم، به این دلیل است که شایستگان از عرصه مدیریت خارج شده و افراد غیرمتخصص و جناحی جایگزین آنها شدهاند. اگر قرار است اصلاحی صورت گیرد، یکی از بخشهای اصلی آن اصلاح بخشهای گزینشی، حراستی و استصوابی است.
*همین امروز هم بسیاری از نخبگان ایرانی هستند که دوست دارند در کشورشان کار کنند و منشا تحول شوند. افرادی مانند کاوه مدنی در همه بخشها وجود دارند. بخشی از این نخبگان را به دلیل مشکلات مالی، برخی دیگر را به دلیل سبک زندگی و برخی دیگر را به دلایل دیگر تاراندهایم.
*بزرگترین ناترازی ایران، ناترازی مدیریتی است. گزینشها، حراستها و استصوابها کاری کرده که کشور از مدیران شایسته خالی شده و افراد غیرمتخصص جایگزین آنها شدهاند. مدیریت اشتباه با تصمیمات غلط است که ناترازیهای بنیادین ایجاد میکند.
.png)
کاوه مدنی که بود؟/ مأموریت ناتمام یک نفوذی
کاوه مدنی، استاد دانشگاه امپریال کالج لندن، در دولت حسن روحانی در پوشش یکی از چهرههای نخبه علمی به کشور فراخوانده شد. اما در همان زمان، منابع امنیتی نسبت به ارتباطات خاص او با چهرههای مسئلهدار هشدار داده بودند. یکی از این ارتباطات، پیوند او با «مراد موشه طاهباز» و «دیوید لیلین» است؛ افرادی که نامشان با پروندههای نفوذ و جاسوسی در ایران گره خورده است.در ادامه، همزمان با افشای ابعاد شبکه جاسوسی کاووس سید امامی، نام کاوه مدنی نیز به میان آمد؛ فردی که در زمان آغاز تحقیقات امنیتی، خیلی زود ایران را ترک کرد. این خروج عجولانه، از نظر بسیاری نشانهای روشن از آگاهی مدنی نسبت به پروندهای بود که در آن نامش بهوضوح مطرح شده بود.
پس از خروج مدنی از کشور، جریانی سازمانیافته در داخل و خارج از ایران سعی کرد با راهاندازی هجمهای رسانهای، علت فرار او را به «محدودیتهای جمهوری اسلامی» و «عدم پذیرش نخبگان» تقلیل دهد. کمی پیش از فرار کاوه مدنی از ایران، تصاویری از مجالس مختلط و رفتارهای خلاف عرف او منتشر شد و برخی رسانهها در داخل نیز تلاش کردند تا این تصاویر را به سالهای دور نسبت دهند. با این حال، نهتنها مدنی هیچگاه اصل ماجرا را تکذیب نکرد، بلکه رفتارهای بعدیاش این فرضیه را تقویت کرد که «نخبه محیطزیستی» در موضوعات دیگری نیز دستی بر آتش دارد.
مأموریت اطلاعاتی با پوشش زیستمحیطی
مدنی از جمله افرادی است که با استفاده از موقعیت آکادمیک خود در دانشگاههای غربی، در پروژههایی مشارکت داشته که بعدها مشخص شد در خدمت اهداف اطلاعاتی و براندازانه علیه ایران بودهاند. از جمله این پروژهها، همکاری با برنامه مطالعات ایران در دانشگاه ییل و کار زیر نظر «هِنری هارت رایس» سرمایهدار صهیونیست آمریکایی است؛ فردی که ارتباطاتش با نهادهای امنیتی ایالات متحده در سالهای گذشته مورد توجه قرار گرفته است.دانشگاه ییل نیز همانند هاروارد، در فهرست مراکز علمیای قرار دارد که نقش جدی در اجرای پروژههای تحقیقاتی با ابعاد اطلاعاتی برای دولت آمریکا و نهادهای امنیتی آن، بهویژه سیا، ایفا میکند.
نکته دیگر در بین اظهارات کلانتری تاکید او بر اصلاح بخشهای گرینشی و حراستی کشور است. ظاهرا اصلاحطلبان گزینش و حراست را مانع بزرگی در مقابل خود میبینند چرا که پیش از کلانتری، دیگر چهرههای مسئله دار جریان اصلاحات بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و در پوشش دلسوزی برای انسجام ملی تاکنون چندین بار با حمله به گزینش و حراست از رئیس جمهور اصلاح آن را خواسته اند و البته که خواسته های مشکوک دیگری هم داشته اند؛ نامه رئیس جبهه اصلاحات و بیانیه جدید حزب اتحاد ملت از نمونههای این موضوع است.
درباره «عیسی کلانتری» بیشتر بخوانید:
روحانی یک مدیر مظلوم در جمهوری اسلامی است!
اصل تسخیر لانه جاسوسی را قبول ندارم
امام فرزند ناخلف آمریکا بود!
امام آواز خواندن زنان را حرام نمیدانستند!
منبع: jahannews.ir