فرهنگ بومی زنجان
نام زنجان عربیشده واژه زنگان است. مردم منطقه هنوز هم تلفظ زنگان را بکار میبرند.
شهر زنجان در دره زنجانچای (از شاخههای قزلاوزن قرار گرفته و سر راه شوسه و راهآهن تهران به تبریز میباشد. صنایع دستی از قبیل ورشوسازی و نقرهسازی وملیله کاری وچاروق دوزی و چاقوسازی وفرش بافی (فرش زنجان) آن مشهور است.
زنجان از شمال به شهرستان طارم و خلخال و میانه و از مشرق به سلطانیه و طارم و از جنوب به خدابنده و ایجرود و از غرب به شهرستان ماهنشان محدود است و از سطح دریا ۱۶۶۳ متر ارتفاع دارد.
ارتفاع قله سپهسالار که در این استان قرار دارد به ۳۳۱۸ میرسد و بخشهای آن عبارتاند از بخش مرکزی، بخش زنجانرود، بخش قره پشتلو که جمعاً ۳۲۸ پارچه آبادی دارد..
آداب و رسوم مردم زنجان
آداب مهمان
عموماً مهمان در میان مردم زنجان داراى مقام و منزلتى بزرگ است. اصولاً تمام شئون زندگى آنان براساس پذیرائى از مهمان ترتیب یافته است، گوئى همه چیز براى مهمان است.
پس از ورود مهمان به خانه، تمام اعضاءِ خانواده در خدمت مهمان قرار مىگیرند و طعام و خوراکىهاى مختلف و اشربه به چند برابر نیاز تهیه مىشود.
در این مرحله دو رسم وجود دارد: یکى آنکه صاحبخانه پس از چیدن سفره رنگین، اتاق مخصوص پذیرائى را ترک و مهمان را تنها مىگذارد تا بهراحتى غذاى خویش را میل نماید.
در رسم دوم صاحبخانه در فاصله یکى دو مترى سفره دو زانو نزدیک در ورودى مىنشیند و مردم به مهمان تعارف مىکند و پس از جمع کردن سفره با تعارفات زیاد نظیر ببخشید، قابل شما نبود، شرمنده شدیم و…، افراد خانواده بقیه ٔ غذا را میل مىکنند.
زمان استراحت را مهمان تعیین مىکند و در مجموع مهماننوازى از خصوصیات بارز این مردم است، که در سفرنامههاى جهانگردان به تفصیل از آن سخن رفته است.
مراسم عروسى
از نظر آداب و رسوم بهطور کلى دو نوع ازدواج در منطقه صورت مىگیرد. در شکل اول عروس همراه با داماد بدون اطلاع قبلى منزل پدرى را ترک مىکند و چند روز بعد پدر داماد با ریش سفیدان محلى به منزل عروس رفته و بههر تقدیر پدر عروس را راضى مىکنند و نامهاى تحت عنوان وکیلنامه جهت عقد ازدواج رسمى دریافت مىنمایند.
در شکل دوم ابتدا پدر داماد بههمراه ریشسفیدان محلى به منزل عروس جهت خواستگارى مراجعه و پس از جلب رضایت، هر کدام از طرفین نمایندهاى جهت عقد قرارداد تعیین مىکنند. متن قرارداد شامل شیربهاء و مهریه و براساس وضع مالى داماد مواد غذائى مانند قند، چای، برنج، روغن، شیرینی، کشمش مىباشد.
قرارداد تحت عنوان ‘کسمات’ منعقد مىگردد و پدر عروس مقدارى پارچه بهنام ‘خلعت’ جهت دعوت از اقوام به تعداد ۴۰ نفر از پدر داماد دریافت مىکند.
عمو و دائى عروس در این میان هدایائى چون کت و شلوار، و گوسفند دریافت مىنمایند. پدربزرگ و مادربزرگ عروس نیز صاحب زیورآلات مىشوند.
جهیزیه توسط پدر عروس آماده مىشود که شامل قالی، کمد، ظروف، جاجیم، چرخ خیاطی، خورجین، لوازم خواب، کت و شلوار داماد و یک جعبه در بسته توسط مادر عروس پس از تدارک عروسی، مراسم ‘صلاحچائی’ توسط پدر داماد برپا مىشود که پس از صلاح و مشورت ریشسفیدان زمان و مکان عروسى معلوم مىشود و به خانواده عروس ابلاغ مىگردد و از طرف خانواده عروس لازمالاجرا مىگردد.
سپس نمایندگان خانواده عروس و داماد تعیین شده و ضمن تحویل خلعتها. مهمانان را دعوت مىنمایند. پس از جمع شدن مهمانان در منزل عروس و داماد، مهمان زن مقدارى پول، جاجیم، دستکش بهنام ‘توره’ به عروس هدیه مىکنند.
بعد از صرف شام، مقدارى حنا همراه شمع و شیرینى در سینى گذاشته و به منزل عروس برده مىشود. و مراسم حناگذارى تا نزدیک صبح ادامه مىیابد.
در منزل داماد چند نفر جهت آوردن عروس تعیین مىشوند و فراوانى آن روز به منزل عروس رفته و ضمن صورتبردارى جهیزیه و تحویل گرفتن آن، و عروس پس از دریافت اجازه از پدر یا عمو آماده حرکت مىشوند. مرکب عروس تزئین شد. و همراه با برادر خویش و فرستادگان داماد سوار شده و بهراه مىافتد.
برادر داماد پیشاپیش قافله حرکت مىکند. داماد نیز سوار بر اسب بهعنوان ربودن عروس حرکت مىکند که با مقاومت همراهان عروس مواجه مىشود و عقبنشینى مىکند. با رسیدن عروس به منزل داماد، وى از پشتبام مقدارى پول و شیرینى و سیب به سر عروس پرتاب مىکند و سپس یک پسربچه بهدست عروس داده مىشود (به نشانه ٔ زائیدن بچهپسر).
ورود به خانه همراه با ذبح قربانى و شکستن تخممرغ است. عروس را دور تنور گردانده، روى پارچهاى بهنام پىانداز حرکت داده و در اتاق مخصوص مىنشانند و او نمىنشیند تا اینکه پدر داماد یک رأس گاو یا گوسفند به او هدید مىکند و او را مىنشاند.
سپس شیرینى خورده مىشود و مهمانان مقدارى پول بهعنوان ‘تویانه’ مىدهند، که بعداً به پدر داماد تحویل مىشود، پس از ناهار مهمانان مراجعت مىکنند.
دو روز بعد از عروسى مراسم زنانه ‘دواق قاپما’ انجام مىشود و پس از بیست روز پدر عروس تحت عنوان ‘ایاق آشما’ عروس و داماد را به منزل دعوت مىکند و هدیهاى شامل گوسفند و فرش به آنها مىبخشد. در ماه اول ازدواج مراسم مشابهى توسط قوم و خویش عروس و داماد انجام مىشود.
مراسم تدفین
اهالی بعد از رسیدن خبر فوت شخص در منزل او حاضر مىشوند. سپس مراسم تدفین انجام مىشود. جلوی میت، یک سینی پر از قند شکسته با پارچه سیاه رنگ روی آن حمل مىشود که به آن ” ورخباز“ مىگویند. که در مراسم بین مردم تقسیم مىشود.
پس از آن اهالی به منزل متوفی مراجعه و به صرف غذا مىپردازند. روز بعد صاحب مجلس سوگواری، مجلس ”صلاح لاشماق“ را برپا مىکند که با دعوت ریشسفیدان و خویشان نحوه برگزاری مراسم تعیین مىشود.
روز مراسم اگر پنجشنبه باشد شام و اگر جمعه باشد ناهار خواهد بود. یک روز قبل از مراسم، قرآنخوانهای محلی جمع مىشوند و باید یک جلد کلام ا… مجید را تمام کنند، تا پذیرائی جالبی نصیبشان شود. بعد از صرف غذا مهمان باید مجلس را ترک کند.
بعد از روز شنبه اولاد خانواده با کسب اجازه منزل را ترک مىکنند. اما رفت و آمد مهمانان تا چهلم ادامه دارد. مراسم بعدی چند روز به چهلم مانده است که قوم و خویشان با آوردن پارچههای رنگی مجلسی بهنام ”قره اچماق“ برپا مىکنند.
لباسهای سیاه را از تن درآورده و لباس رنگی مىپوشانند. شخص عزادار بعد از این مراسم به منزل دوستان مراجعه و با تقدیم پارچه، اجازه کندن لباس سیاه را مىدهند.
روز چهلم پنجشنبه یا جمعه انتخاب مىشود و ناهار یا شام ترتیب داده مىشود، که با دعوت قبلی مىباشد. آخرین مرحله روز عید است که آشنایان و دوستان از منزل متوفی دیدن کرده و مراسم پایان مىگیرد.
تاریخچه شهر زنجان هم خواندنیست …