هادیان: باید بگوییم آماده مذاکرهایم،حتی صدبار/ ایزدی: با مذاکره با آمریکا، دلار پایین نمیآید
به گفته «فواد ایزدی» این که شما فرهنگ، اقتصاد و فضای مجازی را رها کنید و هر روز فقط بگویید مذاکره، قطعا به نفع کشور نیست.
به گزارش زنجان۰۲۴ به نقل از زنجان ۰۲۴، مناسبات جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا پس از انقلاب اسلامی و قطع روابط رسمی میان دو کشور، در مسیر پر فراز و نشیبی حرکت کرده است. این روابط در ادوار مختلف ریاستجمهوریهای آمریکا اعم از جمهوریخواه یا دموکرات و دولتهای مستقر در ایران؛ اصولگرا، اعتدالی یا اصلاحطلب شاهد رویدادهای مختلفی بوده است.
ورای دیدگاههای سیاسی داخلی، اگر چه دو طرف در ادوار مختلف گفتوگوهایی بر سر موضوعاتی داشتهاند، اما اوج مذاکرات به دوره دولت یازدهم در ایران و برهه ریاست جمهوری «باراک اوباما» در آمریکا بازمیگردد. بعد از وی اما «دونالد ترامپ» برجام را که نتیجه مذاکرات طولانی ایران با ۱+۵ بود، با بدعهدی به رسمیت نشناخت و پس از خروج از آن، سیاست فشار حداکثری را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد. اکنون ترامپ دوباره به کاخ سفید راه یافته است. این سوال مطرح است که باید با دولت دوم ترامپ در سیاست خارجی چگونه برخورد کرد؟
با «ناصر هادیان» تحلیلگر مسائل استراتژیک و استاد پیشین حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه تهران و «فواد ایزدی» عضو هیات علمی دانشگاه تهران و کارشناس حوزه آمریکا با موضوع «با ترامپ چه کنیم؟» به گفتوگو نشستیم.
نباید از موضع ضعف مذاکره کنیم یا کاری انجام دهیم/ با پیشنهاد گروه اقدام آمریکا موافقم
آقای هادیان نظرتان را درباره چهار پیشنهاد آقای ایزدی بفرمایید.
هادیان: درباره پیشنهاد سوم و چهارم ایشان مخالفتی ندارم؛ البته لابی شرایط دارد و حالا اگر ایشان بخواهد توصیه کند، صهیونیستهای اولترا حذف شوند و نباشند تخصصی است.
گروه اقدام آمریکا را هم موافقم. اما این که ما اعلام کنیم برای مذاکره آمادهایم، لزوماً داشتن موضع ضعف نیست.
ایزدی: چند بار؟ هر روز؟
هادیان: نه هر روز، من ندیدم فرکانسش آنقدر زیاد باشد.
ایزدی: بروید ببینید چند بار در ۶ ماه گذشته مقامات ما درباره مذاکره صحبت کردهاند؛ حداقل ۲۰ بار. مقامات هم منتسب به حکومت و دولت هستند.
در بررسی حجم تولید محتوای عدم تمایل به مذاکره و تمایل به مذاکره، عدم تمایل به مذاکره خصوصا نزد مخافل پرنفوذ خیلی بیشتر است.
هادیان: به این دلایل، این موضوع را ضرورتاً موضع ضعف نمیدانم؛ این را که ما نباید از موضع ضعف مذاکره کنیم یا کاری انجام دهیم، اشتراک نظر داریم. اما در افکار عمومی دنیا اگر کسی بگوید مذاکره نمیکنم، میگویند او مشکل دارد؛ شما میتوانید اینها را خلع سلاح کنید.
ایزدی: چند بار باید بگوییم؟
هادیان: ۱۰۰ بار، من این را نکته منفی نمیدانم که اعلام کنیم برای مذاکره آمادهایم و این بیشتر برای افکار عمومی خودمان لازم است.
باید حرف ۱۵درصد مخالف مذاکره با آمریکا را اجرا کنیم یا ۸۰ درصد موافق؟
برای افکار عمومی و ۵۰ یا ۶۰ درصدی که نیامدند رای بدهند این مهم است. شما میخواهید به اینها نشان دهید که من دنبال حل مساله هستم و هم جنگطلب نیستم. مشکلات شما را میدانم و میدانم تحت فشار هستید؛ شاید یکی از اساسیترین راه حلها و شاید مهمترین آن مساله مذاکره و رفع تحریمهاست. میگویم اهل مذاکره هستم حتی اگر در عمل برای مذاکره نروم. حداقل باید به دنیا و افکار عمومی خودم نشان بدهم که اهل مذاکره هستم. به طور کلی مذاکره موضوع مثبتی است؛ اما برای ۱۰ تا ۱۵ درصد جامعه ما منفی است و میگویند این چون سازشکار و ضعیف است، پس دنبال مذاکره است. حالا ما باید تصمیم بگیریم که آن ۱۵ درصد مهم است یا ۸۰ درصد؟
این یک تصمیم سیاسی است که میگیریم اما نکته دوم و مهمتر این که من کاملاً موافقم که نشان دهیم ما ضعیف نیستیم. در بین رسانهها و افکار عمومی جا افتاده یا دارند جا میاندازند که ایران ضعیف است. باید با این موضوع مقابله شود حتی در افکار عمومی غرب که دغدغه ثانویه من است. دغدغه اولیه من تصمیمگیر آمریکایی است. او باید بداند که ایران ضعیف نیست و متاسفانه آنچه که در رسانه منعکس میشود هیچکدام از اینها نیست.
قدرتمندی ایران به چیست ؟
هادیان: چند شب پیش با یک نفر در خارج صحبت میکردم. پرسیدم که چرا شما تصور میکنید که ما ضعیف هستیم؟ علاقهمندم این را در اینجا مطرح کنم.
نه ترامپ توانست در دنیا جا بیندازد که سردار سلیمانی تروریست است و نه ما توانستیم جا بیندازیم که انتقام سخت گرفتهایم
زمانی که در دوره ترامپ پهپاد آمریکایی را بر زمین نشاندیم و آرامکو زده شد و در فجیره کشتیها زده شد، مگر مساله اسرائیل و حزب الله در میان بود؟ و بعد از آن زمانی که شهید سلیمانی را زدند مگر ما عین الاسد را نزدیم؟ من در چهار سطح در مورد این موضوعات بحث کردم؛ در سطوح استراتژیک، رسانه، سیاسی و نظامی. گفتم به لحاظ استراتژیک ما ریاستور کردیم و بازدارندگیمان را بازگرداندیم و آمریکا با زدن سردار سلیمانی این کار را کرد و جفتمان موفق بودیم؛ اما در سیاست هر دو ضعیف بوده ایم؛ نه او توانست در دنیا جا بیندازد که سردار سلیمانی تروریست است و نه ما توانستیم جا بیندازیم که انتقام سخت گرفتهایم.
پس ما نشان دادیم این قدرت را داریم و این نیرو امروز برقرار است. ما ۲۰۰ موشک به اسرائیل زدیم و به گفته خودشان ۳۸ مورد به نقاطی که به شدت حفاظت میشده، اصابت کرده است؛ این را میدانند. من میخواهم بگویم در افکار عمومی کسی که استراتژیست است جور دیگری نگاه میکند و میداند که اگر این دفعه ۳۰۰ یا ۴۰۰ موشک به تل آویو بخورد چه اتفاقی خواهد افتاد.
آمریکا میداند اصابت موشکها به تل آویو ممکن است نهایتاً ۱۲ دقیقه طول بکشد اما پایگاههای نظامی آمریکا که اطراف ما هستند، تا اصابت موشک ۲ دقیقه فاصله دارند؛ پس این طور نیست که تصمیمگیرنده آمریکایی تصور کند به راحتی میتواند مواضع نظامی و مراکز انرژی ما را هدف قرار دهد. به این راحتی نیست و بنابراین اگر میخواهد به سمت دیپلماسی برود، کاری عقلانی میکند. او میداند و میفهمد این قدرت سر جایش است.
میدانید یکی از ادعاهای آنها این است که اسرائیل تمام پدافند هوایی ما را زده است. ما هم که میگوییم آنجا را زدیم و ۱۹۰ موشک به زمین اصابت کرده است. ما هم ادعا میکنیم و این یک اصل نظامی است؛ آیا شما دیدید که اسرائیل جایی را نشان دهد که موشکهای ما آنجا را چه کرده است؟ خیرنشان نمیدهد چرا؟ چون نمیخواهد که ما بفهمیم موشکهایمان دقیقا به کجا خورده است، ما هم این را نشان نمیدهیم. زیرا او میفهمد میزان اثرگذاری حملهاش چقدر بوده است و این یک اصل عقلانی است؛ هیچکدام از طرفین نمیگویند چه اتفاقی افتاده. یک عکس ماهوارهای از قبل و بعد مکان مورد حمله نشان میدهد و شما چیزی از آنها متوجه نمیشوید. البته تحلیلهایی میکنند اما من میخواهم بگویم آقای ایزدی نشان دادن این که ما قدرت داریم این گونه نیست که به حرف بگوییم ما قدرتمندیم؛ باید استدلال داشته باشیم و باید به طور غیرمستقیم قدرتمان را نشان دهیم.
به طور مثال همین رزمایشی که از چند روز قبل شروع شده و هنوز ادامه دارد، نشاندهنده قدرت ما است؛ این بخشی از قدرت است و بخش مهمتر آن در واقع مردم هستند و این باید نشان داده شود یا حداقل به این مردم فشار را وارد نکنیم!
حماس با اسرائیل برای آتشبس مذاکره و توافق کرده است؛ این به معنای تسلیم یا نابودی حماس است؟
آقای هادیان قبل از این که جناب ایزدی درباره صحبتهای شما اظهار نظر کنند، سوال بعدی را میگویم تا در مورد آن فکر کنید؛ ملاقات ترامپ با رهبر کره شمالی را به یاد دارید که چه اتفاقاتی افتاد و عکسهایی که منتشر شد. به هر حال ترامپ آدمی است که ممکن است نتیجه دیدارها و مذاکرات را در این حد فرو بکاهد. نظرتان در این مورد چیست؟
هادیان: جناب آقای ایزدی سوالی که از شما دارم. اصولا با توجه به شرایط موجود، مذاکره شرافتمندانه و برابر که حتما جنابعالی هم معتقدید و ما هم قبول داریم در شرایط برابر خوب است، اما آیا عملا امکان وقوع دارد یا این که روایت و قرائت هر طرف این حقانیت را به عرصه می آورد؛ یعنی با اعتماد به نفس بیان میکند که چرا مذاکره کردم و چه به دست آوردم. آیا این مذاکره شرافتمندانه وجود دارد یا این که در دور دستها روزی باید اتفاق بیافتد؟ برای ملموستر شدن موضوع مثال کوچکی میزنم: در حال حاضر حماس با اسرائیل برای آتشبس مذاکره و توافق کرده است؛ این به معنای تسلیم یا نابودی حماس است؟
ایزدی: عرض کردم مذاکره نه همیشه خوب است و نه همیشه بد است. خوب یعنی وضعیت شما بعد از مذاکره بهتر شود. چه زمانی بد است؟ زمانی که شما هر روز مثلا بیست بار درباره مذاکره صحبت کنید و طرف مقابل سکوت کند، خوب نیست چرا؟ چون طرف مقابل نباید تصور کند مقامات ایرانی در موضع ضعف هستند و چون این موضوع را تثبیت میکند که سیاست فشاری که اعمال کردهاند جواب داده و این سیاست تغییر نخواهد کرد.
مذاکره نه همیشه خوب است و نه همیشه بد
این که شما تصور کنید شخصی کاملا مخالف مذاکره است، حداقل در مورد بنده این طور نیست. شاید کسانی باشند که با مذاکره کاملا مخالف باشند اما بنده نیستم. عرض من این است که زمانی که یک برآورد حداقلی وجود داشته باشد، لزوما نباید قاطعیت داشت. در نهایت، در مقابل امتیازاتی که میدهیم وضعیت بهتری باید پیدا کنیم چون وقتی مذاکره میکنید باید یک چیزهایی بدهید، چون اصل مذاکره بده بستان است.
اما در مورد حماس، «استیون کوک» عضو شورای سیاستگذاری آمریکا چند ماه پیش سه دلیل آورد که چرا اسرائیل شرایط آتشبس را پذیرفت؛ این را بلینکن هم کپی کرده بود. مورد اول این که تعداد نیروهای حماس که اسرائیل میتوانست شهید کند کمتر از تعداد نیروهایی بود که جدیدا به حماس میپیوستند؛ یعنی حماس داشت بزرگتر میشد. جوانی که مادرش شهید شده، پدر شهید شده، خواهر شهید شده و قبلا عضو حماس نبوده حالا به سمت حماس جذب میشد و میخواست انتقام شهدا را بگیرد. این یک مشکل بود و به جای اینکه حماس به سمت نابودی برود به سمت گسترش حداقل از نظر تعداد نیرو پیش میرفت.
دلیل دوم که وی مطرح کرد این بود که برآورد مقامات اسرائیلی نشان میداد با این جنگ چریکی به سمت یک باتلاق میروند. در عرض یک سال و نیم در غزه با یک محیط کوچک نتوانستند به اهدافشان برسند. امروز ما تصاویر معاوضه اسرای اسرائیلی و گروگانهای فلسطینی را دیدیم که حماس و جهاد اسلامی با اسلحه رژه میرفتند و در عرض یک سال و نیم اسرائیل نتوانست موفق شود.
توافق آتشبس را ترامپ به گردن اسرائیل نگذاشته است؟
ایزدی: نتانیاهو به خاطر تهدید چند وزیر کابینهاش به استعفا در صورت پذیرش آتشبس مشکل داشت، چون او میخواست و میفهمید که چارهای جز توافق و آتشبس ندارد میخواهد به گردن ترامپ بیاندازد و او هم که تازه آمده به نفعش است که بگوید من صلح را آوردم؛ چیزی که در چند روز گذشته تکرار میکند. ولی مقاومت مردم فلسطین جواب داد.
شما طی سال و نیم در غزه ندیدید که ۱۰ نفر دور هم جمع شوند و بگویند آقای سنوار این چه بلایی بود سر ما آوردید؟ اگر بود ویدیوی آن را تمام رسانههای دنیا پخش میکردند. چنین چیزی نبود یا این که صد نفر به لب مرز مصر رفته و بگویند اینجا نسلکشی میشود میخواهیم برویم آن طرف مرز.
برای همین هم ما میتوانیم به آنها بگوییم که شما در دوره اوباما نتوانستید پیچ و مهرههای تأسیسات هستهای ما را طوری از هم باز کنید که توانمندی ما به صفر برسد. میخواهم بگویم به روایتی مذاکره برد طرفین است و هر طرف میتواند نگاه و قرائت خود را ارایه کند.
ایزدی: به همین دلیل است که میگویم مذاکره همیشه بد نیست و همیشه هم خوب نیست.
خیلی اوقات دولت احساس میکند برای ارضای افکار عمومی داخلی دائم باید بگوید مذاکره، مذاکره
نکتهای که میخواهم بگویم این است که مشکلی که در مورد آمریکا در کشور داریم این است که خیلی اوقات دولت احساس میکند برای ارضای افکار عمومی داخلی دائم باید بگوید مذاکره، مذاکره. چون ما در اقتصاد ضعفهایی داریم دولت هم تازه کار است، شاید لازم است به دولت وقت داده شود تا وضعیت اقتصاد را بهتر کند. ذهنیتی که در بخشی از فضای عمومی جامعه ایجاد شده این است که دولت اقتصاد، فرهنگ، دلار و فضای مجازی را رها کرده و هر روز فقط درباره مذاکره صحبت میکند. این خوب نیست. برای خود دولت خوب نیست که ما هیچ راه حل دیگری نداریم.
شما درباره نظرات ایشان صحبتی دارید و همچنین در مورد سوالی که من از شما پرسیدم؟
هادیان: من به اندازه شما دغدغه و نگرانی ندارم؛ فرض کنید که ترامپ میخواست با آقای پزشکیان یک عکس بگیرد، گرفت و رفت چیزی هم تهش باقی نماند؛ نتیجهای نداشت، خوب چه اتفاقی میافتد؟
ایزدی: خوب همین که اتفاقی نمیافتد مشکل است، تحریمها سر جای خودش باقی است.
هادیان: یعنی آدم هیچ ریسکی نباید بکند و هیچ محاسبهای نکند که شاید طرف بخواهد کاری انجام ندهد. من در زندگیم چنین کاری نمیکنم. من آدمی هستم که ریسک میکنم، وقتی نتیجه نگرفتم میگویم خب من چه چیزی از دست دادم؟ آقای پزشکیان اگر یک عکس بگیرد چه چیزی را از دست میدهد؟ چرا ما هر مسالهای را آنقدر بزرگ و مهم میکنیم؟ این نکته اول.
نکته دوم این است که مساله مردم هستند و مساله مردم بینهایت مهم است؛ یعنی مهمترین عامل بازدارندگی پیش از توپ، تانک، پهپاد و موشک و این طور موارد، مردم هستند؛ یعنی انسجام داخلی.
این که بنده گفتم همه سر جایش است و ربطی به حماس و حزب الله ندارد و قدرت اینجا است و باید در محاسبات استراتژیک محاسبه شود. از طرفی بحث طرف مقابل بخشی از صحبتهایش مردم هستند؛ ما باید بگوییم و نشان دهیم که این طور نیست و رضایت مردم را کسب کنیم. بحثهایی که ضرورت ندارد، مثل حجاب اجباری باعث میشود بخشی از مردم ناراحت باشند.
ایزدی: شما طی سال و نیم در غزه ندیدید که ۱۰ نفر دور هم جمع شوند و بگویند آقای سنوار این چه بلایی بود سر ما آوردید؟ اگر بود ویدیوی آن را تمام رسانههای دنیا پخش میکردند
مهمترین عامل بازدارندگی پیش از توپ، تانک، پهپاد و موشک و … مردم هستند
ایزدی: خب ایشان به سمت ادبیات ایران اینترنشنال میروند! سومین موضوعی که بنده فراموش کرده بودم این که برآورد خودشان این بود که بعد از کشتن آقای سنوار ساختار مدیریتی حماس فرو میریزد، چند ماه گذشت و دیدند که این ساختار فرو نریخت.
هادیان: پس کارهایی را که اصلا ضرورت ندارد، نباید انجام دهیم تا مشارکت اقشار مختلف و زنان بیشتر باشد؛ آقای پزشکیان الان زحمت این نوع کارها را می کشند. باید سعی کنیم مردم را در تصمیمات دخیل کنیم و سعی نکنیم که فقط یک دیدگاه حاکم باشد.
گرفتن نظر مردم درباره مذاکره خوب است
آقای ایزدی به نظر شما اخذ نظر مردم در این زمینه چگونه است؟
ایزدی: شما هر چقدر نظر مردم را داشته باشید خوب است منتها با کار واقعی نه شعار مذاکره و هر روز دلار دو هزار تومان گران شود.
چه کنیم که دلار پایین بیاید؟
هادیان: خوب کار واقعی چیست؟ چه کنیم که دلار پایین بیاید؟
ایزدی: چه کار کنیم؟! اقتصاد را رها نکنیم.
هادیان: شما میدانید که این یعنی باید مذاکره کنیم.
ایزدی: فردی را که ناکارآمد است باید جابجا کنیم.
هادیان: مگر میشود در اینجا آدم کارآمد را سر کار آورد؟
ایزدی: خوب خود شما که سر کار بودی.
حذف استاد نابغه به خاطر یک کلمه در پایان نامه ۱۴ سال پیش!
هادیان: الان تعدادی از بهترین استادان را ما نمیتوانیم سر کار بیاوریم زیرا مثلا میگویند در زمان دانشجویی ایشان، بچهاش در فلان جا متولد شده است. این چه قانون و اساس و مبنایی است؟ بعضی حرفها گفتنش هم زشت است. یک نابغهای را در دانشگاه خود ما آوردهاند و به او میگویند تو ۱۴ سال پیش در پایان نامه فوق لیسانست فلان مطلب را نوشتهای! خب سطح دیدگاهش تا الان فرق کرده. اگر میخواهید مردم جذب شوند آدمهای شایسته را بیاورید نه آدمهای وفادار را؛ ملاک ما متاسفانه وفاداری است. این یک کلاف سردرگم شده است مثل اینکه هر کدام از اینها را انجام دهی دلار بالا میرود؛ معلوم است روزی که دلار بالا برود در زندگی حقوقبگیران ثابت تاثیر دارد.
شما ممکن است با این شعار که با دنیا حرف میزنیم رای بیاورید؛ اما مردم یادشان نمیرود
با اجازه شما باید قدری وقت به فواد ایزدی بدهیم.
ایزدی: درباره اینها ایشان با من اختلاف ندارد. اینکه حرف درستی است که باید به مردم توجه کنید و به دغدغه آنها اهمیت بدهید اما نه به گونهای که بعد از مدتی مردم عصبانی شوند که شما فقط حرف مذاکره میزنید که ما تحریمها را برمیداریم، دنیا را بلد هستیم و بعد وارد مذاکراتی میشوید و تحریمها را بیشتر میکند! یک بار دو بار تحمل میکنند ولی در نهایت به نفع جریانی که این کار را انجام می دهد؛ نیست. شما ممکن است با این شعار که با دنیا حرف میزنیم رای بیاورید؛ اما مردم یادشان نمیرود. بعد که این تکرار شود و شش ماه بعد از آمدن شما ۳۰ درصد گرانی بیشتر شود دیگر اعتماد نمیکنند.
جریانی که این کار را میکند من برادرانه میگویم برای حکمرانی خوب نیست. مذاکره کنید مستقیم هم مذاکره کنید اما حواستان بیشتر جمع باشد؛ اینکه مذاکره کنید چون قبلا این اتفاق افتاده و خودتان میدانید این نه دلار را پایین میآورد نه وضعیت مردم را خوب میکند. این که شما فرهنگ و اقتصاد و فضای مجازی را رها کنید و هر روز فقط بگویید مذاکره قطعاً به نفع کشور نیست.
هادیان: آن هم به نفع کشور نیست. کسی نمیگوید آن کار را بکن.
فرمایش شما متین است اما محور بحث ما این است که با ترامپ چه کنیم؟ اینکه با داخل چه کنیم بحث دیگری است.
ایزدی: شما هر چقدر نظر مردم را داشته باشید خوب است، منتها با کار واقعی نه شعار مذاکره و هر روز دلار دو هزار تومان گران شود. تصور این که آقای ترامپ میآید عکس میگیرد و کسانی که در کنگره نشستهاند یک دفعه تحریمهای ایران را بر میدارند، با واقعیتها همراهی ندارد
ایزدی: چهار مورد گفتیم و اگر لازم است دوباره تکرار کنم.
از آمدن ترامپ استقبال کنیم حتی اگر ته دلمان ناراحتیم
ممنون، اگر دوستان جمعبندی آخر را داشته باشند متشکر هستیم.
هادیان: به نظر بنده از آمدن ترامپ استقبال کنیم حتی اگر ته دلمان ناراحتیم. این را یک فرصت بشماریم اگر قرار است، مذاکره کنیم از دیپلماسی استقبال کنیم و مستقیم و نتیجه اگر این باشد که او بخواهد یک عکس بگیرد، ایرادی نمیبینم. تلاش کنیم به توافق خوبی برسیم که به نفع مردم باشد؛ اگر این آدم بخواهد توافق را به کنگره ببرد و مجوزهایی بگیرد امکانپذیر است. من این را رد نمیکنم و نمیگویم امکان ندارد. بیش از بقیه این امکان وجود دارد و حالا یک جاهایی ممکن است گیر داشته باشد. این را مهمترین و البته یکی از راههای کاهش آلام مردم میدانم و مصلحت مملکت را در این میدانم که این اتفاق روی بدهد.
فرمودید مهمترین راه نه تنها راه؟
هادیان: بله
کنگره با عکس گرفتن با ترامپ تحریمهای ایران را برنمیدارد
ایزدی: ما نقش کنگره را نباید فراموش کنیم، اینها حرفهای قشنگی است؛ مثل آنکه ماستها را در دریا بریزیم تا دوغ شود. این خیلی خوب است؛ البته ما باید روی زمین فکر کنیم. توصیه به سیاستمدار است که چه کار باید بکنیم. اگر حرفهای ما حالت شعاری و توهم پیدا کند به نفع کشور نیست. تحریمهای ایران دست کنگره است و کنگره هم قرار نیست به حرف آقای ترامپ گوش کند. در موارد خیلی سادهتر جمهوریخواهان با ترامپ مشکل دارند. افرادی که سناتور هستند و بدنه سنا را تشکیل می دهند اعضای اصلی حزب جمهوریخواه هستند و خیلی ترامپ را قبول ندارند؛ به این جهت اینها باید رای بدهند. تصور این که آقای ترامپ میآید عکس میگیرد و کسانی که در کنگره نشستهاند یک دفعه تحریمهای ایران را بر میدارند، با واقعیت ها همراهی ندارد.
بخش هایی از تحریم شاید برداشته شود.
ایزدی: نه، قانون باید تصویب کنند که تحریمها برداشته شود در موارد تعلیق هم شک و شبهه است. اگر بخواهید مسیر را طراحی کنید، یک برآورد صحیح از ساختار سیاسی آمریکا و قدرت نهادهای مختلف در آمریکا باید داشته باشید و کارهایی که من عرض کردم مثل ایجاد گروه اقدام و لابی و برطرف کردن ذهنیت ضعف ایران و این که هر روز درباره مذاکره صحبت نکنیم راهکارهای عملیاتی هستند که کمک میکند به آن چیزهایی که آقای دکتر علاقه دارد، اتفاق بیافتد. یعنی شما اگر به این سبک جلو بروید ممکن است در میان مدت به چیزهایی که آقای دکتر هادیان میگویند برسید اما اگر به این سبک جلو نروید و هر روز بیایید شعر با دشمنان مدارا با دوستان مروت بخوانید، این قطعا به نفع کشور نیست.
خیلی ممنون و تشکر؛ استفاده کردیم از محضر دو بزرگوار و سوالات زیادی باقی ماند اما ترجیح دادیم شما بیشتر دیدگاههای خود را بیان فرموده و وقت را هم رعایت کنیم.
منبع:mashreghnews.ir