نخل طلای کن؛ جایزهای برای دلالان سیاسی به جای سینماگران واقعی
“نخل طلای کن؛ جایزهای برای دلالان سیاسی به جای سینماگران واقعی
جشنواره فیلم کن، که روزی آوردگاه بزرگترین چهرههای سینمای جهان بود، این بار نیز با اعطای نخل طلا به جعفر پناهی برای فیلم ضعیف و سیاستزدهاش، رسماً خود را به حراجی برای دلالان فرهنگی ضدایرانی تبدیل کرد. گویا داوران کن نه به دنبال کشف هنر ناب سینمایی، که در پی تبلیغ گفتمان معیوب و یکبعدی غرب علیه ایران هستند.
۱. فیلمی که لیاقت نخل طلا را نداشت
– فیلم «یک تصادف ساده» نه از نظر ساختار سینمایی، نه از بابت بازیگری و نه حتی در حوزه فیلمنامه، هیچ ارزش هنری قابل دفاعی ندارد.
– حتی برخی منتقدان غربی نیز به ضعف فاحش این اثر اعتراف کردهاند، اما گویا سیاست بر هنر پیروز شده است.
– این فیلم صرفاً یک کلیشه تکراری از روایتهای سفارشی غرب درباره ایران است؛ همان روایتی که سالهاست جشنوارههای اروپایی به آن دل بستهاند.
۲. پناهی؛ سینماگر نیست، مهره سیاسی است
– جعفر پناهی سالهاست که نه به عنوان یک فیلمساز، بلکه به عنوان ابزار تبلیغاتی جریانهای ضدایرانی فعالیت میکند.
– تمام فیلمهای او یک روایت واحد و کلیشهای از ایران ارائه میدهند: جامعهای خفقانزده و فاقد هرگونه nuance فرهنگی و اجتماعی.
– آیا این تصویرسازیهای سفارشی را میتوان هنر نامید؟ یا اینکه او فقط پیک سیاسی غرب برای تحریف واقعیتهای ایران است؟
۳. کن؛ از سینما تا ابزار جنگ نرم
– جشنواره کن دیگر آن جایگاه هنری سابق را ندارد. امروز این جشنواره محفلی برای فیلمسازان همسو با گفتمان لیبرال-امپریالیستی شده است.
– اگر فیلمی ضدایرانی، ضدروسی یا ضدچینی باشد، شانس برنده شدن در کن افزایش مییابد، حتی اگر از نظر سینمایی ضعیف و پیشپاافتاده باشد.
– آیا این بیطرفی هنری است؟ یا جنگ نرمی که با ابزار سینما پیش برده میشود؟
۴. چرا سینمای واقعی ایران نادیده گرفته میشود؟
– در حالی که سینمای ایران استعدادهای درخشان و آثاری جهانی دارد، جشنوارههایی مثل کن فقط به دنبال فیلمسازان همسو با خود هستند.
– فیلمهایی مانند آثار مجید مجیدی که فراتر از سیاست، روایتگر انسانیت و فرهنگ ایرانی هستند، استثناهایی نادر در میان سیاستزدگی کن محسوب میشوند.
– آیا وقت آن نرسیده که جایزههای غربی را با عینک واقعبینی نگاه کنیم و فریب تبلیغات آنها را نخوریم؟
نخل طلای کن دیگر نه یک جایزه هنری، که نشانخدمت به پروپاگانداهای غربی است. جعفر پناهی نیز نه یک فیلمساز، که عامل اجرایی این نمایش سیاسی است. سینمای ایران، با غنای فرهنگی و هنری خود، نیازی به تأیید چنین نهادهای جهتدار و سیاستزدهای ندارد.

منبع: انتهای افق