آرامگاه شیخ براق یا چلبی اوغلو

در پانصد متری جنوب غرب سلطانیه، بنای آرامگاهی وجود دارد که در گویش محلی کچه بورک ( کلاه نمدی ) گفته می شود. کتیبه های برجای مانده بنا، همچنین سبک معماری و شیوه های تزئینی بکار رفته نشان می دهد که این بنای تاریخی متعلّق به عارف بنام این زمان، شیخ براق بابا از بزرگان مسلک مولویه و از خاصان در بار سلطان محمد خدابنده در دوره ایلخانی است.

همچنین  باستان شناسان و محقّقان، این مجموعه را به سلطان چلپی منسوب نموده و تاریخ احداث بنا را سال ۷۲۸ هجری قمری بیان نموده اند. مقبره شیخ براق یا چلپی اوغلو که در کنار آن خانقاهی مربوط به همین دوره وجود دارد از نوع مقابر برجی شکل قرون میانی اسلامی است و قابل مقایسه با مقبره امام زاده جعفر اصفهان می باشد . از جمله ویژگی های تزئینی این بنا طاق نماهای هشتگانه با عملکرد های چند جانبه ای (استاتیکی و زیبایی شناسی) است، که طرح های آجر چینی سطوح هر یک از طاق نماها زیبا و متفاوت با یکدیگر بوده همچنین محرابی هایی با تزئینات مقرنسی از نوع روی هم افتاده در نمای خارجی این خانقاه از دیگر جلوه های هنری آن می باشد.

 مقبره ی شیخ براق یا چلبی اوغلو ،با نقشه ی هشت گوش ،در بخش جنوبی خانقاه و احتمالا”درون فضای محصوری قرار داشته است هر چند به نظر می رسد این دو بنا در یک زمان ساخته نشده است، امّا فاصله ی زمانی هم نداشته اند ارتفاع این بنا ۱۷ متر ،طول هر ضلع از بیرون ۱۶/۴ و قطر بنا ۶/۷متر است .

برای ساخت بنا ابتدا سه ردیف سنگ سبز تراشیده شده، چیده شده است و سپس آجرچینی دیوارها با سبک زیبای آلت و لغت و کاربندی تا سطح ۵/۲ متری اجرا شده است. از این ارتفاع به بعد ،فرم آجرچینی ساده شده و تفاوتی اساسی با بخش تحتانی به وجود آورده است .

هر ضلع خارجی مقبره ،با طاق نماهای زیبایی با قوس ها ی پنج و هفت کند نماسازی شده اند .

بر بالای این طاق ها ،گنبدی آجری با ساقه ای نسبتا” بلند استوار شده است .این گنبد،ازدیوارها ی خارجی کمی عقب تر است و روی پایه ای شانزده ضلعی قرار گرفته است .

درگاه­ها ،از قطعات سنگ تراشیده ساخته شده و کف بنا نیز از قطعات سنگ فرونشانده در آهک سنگفرش شده است .در این کف ،سوراخی جهت دسترسی به سرداب زیرین تعبیه شده است .در این سرداب ،قبر سلطان در وسط قرار دارد و اجساد مریدان با توجه  به درجه و مراتب آنها در گرداگرد آن قرار داده شده است. محوطه ی داخلی مقبره شامل اتاق هشت گوش ساده ای به اضلاع ۷۵/۳ متر است. دیوار ها کاملا”ساده و در میان هر ضلع  آن ،طاق نما و طاقچه ی بلندی به ضلع ۷۵/۱ و ارتفاع ۳ متر به چشم می خورد . دیوارهای داخلی اضلاع مقبره ،از یک قشر گچ پوشیده شده است . در ورودی ، رو به طرف شمال است .در سمت جنوب نمای داخلی ،محراب بسیار جالبی با مقرنس های گچبری دیده می شود. طاق نماهای اضلاع داخلی در زیر گنبد ،به ۱۶ ضلع تبدیل شده و سپس دایره ی گنبد بر روی آن قرار گرفته است که نور گیرهای بالای ترنبه ها ،بر گریو گنبد تعبیه شده است و نور داخل را فراهم می سازد .این بنا در بخش فوقانی –خاصه گنبد –فاقد تزیینات لازم از جمله پوشش کاشی است و چنین به نظر می رسد که بعد از اینکه مقبره را تا ارتفاع ۵/۲ متری ساخته اند ،تحوّلاتی که شاید مرگ سلطان یا دیگر تحولات سیاسی بوده ،سبب شده است که ساختمان مقبره را با سرعت بیشتر و تزیین کمتری بسازند .

مقبره دارای حیاطی با دو در بوده؛ یکی در قسمت جنوبی و دیگری در منتهی الیه دیوار شرقی که هر دو در دوره های بعد به وسیله ی سنگ های نامنظم و بدون ملاط مسدود شده است .در قسمت جنوب غربی حیاط نیز آثار دو زیرزمین کشف گردیده که به نظر می رسد محل مقابر بوده است .

پلان معماری این مجموعه با الهام از عقاید و مراتب صوفیه طراحی و هر یک از فضاها با عملکردی خاص ، اجرا شده است.

واحد نخستین در قسمت ورودی به مرتبه فقرا اختصاص داشته، طالبان جنت، مرتبه بعدی این فرقه، در زوایای قسمت ورودی جای گرفته اند.

حجرات انفرادی صحن مرکزی با دارا بودن درهای کوتاه، محل ریاضت مریدان را با توجه به مراتب آنها تشکیل می­داده است. صحن خانقاه، محل سماع جمعی بوده که سلطان در وسط و مریدان در گرداگرد آن حلقه می زده اند و بدین ترتیب حلقه ذکر بر پا می گردیده است. احتمالاً واحدهای جنوبی خانقاه به عنوان کلاس های آموزشی و فضای واقع در طرفین ایوان جنوبی، محل حلقه ذکر زمستانی بوده است.

طبقه دوم بنا در طرفین ایوان به شدت آسیب دیده و فروریخته و گرداگرد آن عنصری شبیه به جان پناه دیده می شود. حاصل اینکه قرینه سازی در کل مجموعه کاملاً رعایت شده است و مصالح اصلی بنا را لاشه سنگ ها و ساروج تشکیل داده و سقف حجرات و زوایا گنبدی شکل می باشد.

عدّه ای از محققان و باستان شناسان بنای خانقاه را مقدّم بر مقبره سلطان چلپی می دانند و بعضی از آنان، تاریخ احداث مقبره را مقدّم بر خانقاه اعلام نموده اند. دونالد ویلبر معتقد است«… بنابراین احتمال این که مقبره قبل از خانقاه ساخته شده و این محل از نظر تبرک برای بنای خانقاه در نظر گرفته شده باشد تاریخ مقبره را به احتمال می توان در حدود سال ۱۳۳۰ میلادی (۷۲۰ هجری قمری) دانست.۲

آندره گدار، سال احداث بنای خانقاه را ۷۳۳ هجری قمری پیشنهاد نموده است. بعضی از محققین نظریات و پیشنهادات ارائه شده را تأیید کرده و آنها را تکرار نموده اند. ولی به نظر نگارنده تاریخ ۷۳۳ هجری قمری هم چنان که مذکور خواهد افتاد سال نوشتن کتیبه در این بنای تاریخی است و متن آن نیز صراحتاً این مورد را تأیید نموده است.

به هر تقدیر، مطالعات عمومی و سطحی، تاریخ بنای خانقاه را پیش تر از سالی که پیشنهاد گردیده ارائه می دهد. زیرا سال تعیین شده احداث این بنا، مربوط به اواخر دوران ابوسعید است که حیات سیاسی و اقتصادی سلطانیه و حکومت، رو به افول بوده و احداث چنین بناهایی در آن محل بعید به نظر می رسد.

یکی از مدارک بسیار ارزنده ای که در حل مسئله تاریخ گذاری واقعی بنای خانقاه از اهمیت بسزایی برخوردار است، مطالعه کتیبه حک شده جرز جنوبی ایوان جنوبی است. این کتیبه در سه قطعه که یکی در بالا و دو قطعه در طرفین ایوان نوشته شده، از اسناد بسیار معتبر در شناسایی شهر سلطانیه و نکات و دقایق آن است. قسمتی از این کتیبه ازمیان رفته، ولی آثار باقی مانده و قابل بررسی، به این پرسش پاسخ مناسب داده است. اینک متن کتیبه عیناً از نظر خوانندگان می گذرد.

(در ایام دولت پادشاه اسلام فرمانروای ربع جا… خالد ملکه … شیخ شیوخ آفاق، شیخ براق اعادالله علینا…

صاحب معظم افتخار ایرانی بانی الخیرات خواجه شمس الدوله والدین محمد قزوینی… بیرون آورده است و وقف خانقاه شمیسه کرده که در قزوین انشا گرانید و … شرط کرده که … عموم خلایق … هیچکس را …)

در طرف چپ ایوان، کتیبه با  متن زیر نوشته شده:

سخطباری تعالی و ملائکه و من بدله من بعد ما ممعهوا نال اسمه علی الذین ببدلوهو عند الله سمیع علیم وما جری الا علی الله ان الله لا یضیع اجر المحسنین … ثلاث و ثلاثین و سبعمائه الهلالیه کتب فی لیله عید…

بررسی کتیبه در این بنای تاریخی از حساسیت خاصی برخوردار است .

نخست اسم حقیقی دو تن، به نامهای شیخ براق در کتیبه اول و خواجه شمس الدوله والدین محمد در کتیبه میانی آمده است، در منابع و مآخذی که نگارنده در دسترس دارد تا به حال شخصیت سیاسی و مذهبی شیخ براق که در کتیبه، اسم وی با جمله اعدالله علینا آمده، روشن نشده است. لیکن ذکر اسم خواجه شمس الدوله والدین والمحمد درکتیبه میانی از نظر تاریخ گذاری اهمیت بسزایی دارد.

متن کتیبه با جملاتی نظیر صاحب معظم، افتخار ایران بانی الخیرات خواجه شمس الدوله والدین محمد…. شروع گردیده و هر یک از این کلمات به مناسبتی ذکر شده و در معرفی شخصیت اسم موردنظر نقش اساسی دارند.

اولاد صاحب معظم وافتخار ایران لقب محمد بن محمد جوینی ملقب به شمس الدین از رجال دوره اباقاآن مغول است، وی پسر بهاء الدین محمد، صاحب دیوان است که در سال ۶۵۷ به حکومت بغداد منسوب شد و پس از جلوس سلطان احمد تکودار، حکومت خراسان و مازندران، آذربایجان و عراق عجم به وی واگذار گردید و پس از شکست سلطان احمد و به قدرت رسیدن ارغنون، خواجه شمس الدین محمد به اصفهان گریخته و پس از به قتل رسیدن احمد به طرف اردوی ارغنون حرکت نموده و از وی عذرخواهی کرد عاقبت در نزدیک اهر به سال ۶۸۳ ه.ق مقتول گردید. این شخصیت یکی از رجال بزرگ و پر افتخار ایران در عهد ایلخانان و از نظر فضایل زبانزد خاص و عام بوده است.

با ذکر آنچه گذشت، این بنا در حد فاصل سال های ۶۵۷(سال به قدرت رسیدن وی) و ۶۸۳ (سال قتل وی) احداث گردیده و وقف خانقاه شمیسه شده است. به استناد عین متن کتیبه که قبلاً به نظر رسید، سال ۷۳۳ تاریخ احداث بنا نبوده بلکه سال نوشتن کتیبه است.

قسمت دوم این مجموعه تاریخی، بقعه معروف به سلطان چلپی است . پلان این بنا هشت ضلعی است و هر ضلع آن از نمای خارجی به طول ۱۶/۴ متر، به ارتفاع ۱۷ متر و به قطر ۵/۷ متر با زیبایی خاصی طراحی و اجرا گردیده است.

بنا ابتدا با سه ردیف سنگ تراشیده ساخته شده است که در این قسمت سنگ هایی از نوع ماسه ای کم دوام به کار رفته و سپس آجرچینی با سبک زیبای آلت و لغت و کاربندی آجری تا رقوم ۵/۲ متر اجراء شده است. فرم آجر چینی در طاق نماهای هشت گانه متفاوت به نظر می رسد . پس از آنکه ادامه کار با آجر چینی ساده انجام گرفته و حد فاصل جرزهای هشتگانه طاق نماهای زیبایی طراحی و اجراء شده که طاق های پنج اوهفت کند آن را زینت داده اند. بالای این جرزها گنبد آجری با ساقه نسبتاً بلند استوار شده است، پلان هشت ضلعی با اجرای ترمپه ها به پلان ۱۶ ضلعی و سپس به دایره تبدیل شده و گنبد بر آن نشسته است.

سبک قبر سلطان چلبی در این آرامگاه اهمیتی بسزا دارد، از این نظر که این قبر، حلقه ذکر صوفیه را تداعی می کند. بدین معنی که داخل مقبره به فضاهایی تقسیم گردیده، که جسد سلطان در وسط دفن شده و اجساد مریدان با توجه به درجه و مراتب آنها، در گرداگرد آن قرار داده شده اند. بحث در باب انتساب این بقعه به سلطان چلپی هنوز مفتوح است، علت تغییر در سبک آجر چینی، قابل بحث و بررسی بوده و بالاخره ارتباط خانقاه با مقبره می بایستی به طور متقن روشن گردد.

این اثر به شماره ۱۶۷ در فهرست آثار ملّی به ثبت رسیده است .

 

 

———————

۱. راهنمای سلطانیه، کرامت الله افسر. سازمان حفاظت آثار باستانی

۲. معماری اسلامی ایران، در دوره ایلخانان ـ دونالد ویلبر، ترجمه عبدالله فریار، بنگاه ترجمه و نشر، ص ۱۸۷

۳. قسمتهایی از این کتیبه در  سال ۱۳۵۹ توسط نگارنده مطالعه و کپی برداری شده بود و فقط چند کلمه از ان توسط آقای عبدالله قوچانی برای اینجانب بازخوانی شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا