آمریکا و ناتو هیچگاه جرات رویارویی مستقیم با روسیه را نداشته است/ دیپلماسی روسیه، خود را به عنوان یک الگو در نظام بینالملل معرفی کرده است
گروه بینالملل-: در این مصاحبه با دکتر روحالله مدبر، کارشناس مسائل روسیه و روابط بینالملل، به مواضع تند و غیرمتعارف دونالد ترامپ، رئیسجمهورآمریکا، علیه روسیه پرداخته شده است؛ مواضعی که با واکنش مقتدرانه و منسجم کرملین مواجه شده و نشان از سردرگمی دولت آمریکا در مواجهه با استراتژیهای پیشبینیناپذیر مسکو دارد. دکتر مدبر در این مصاحبه با نگاهی به روند سهساله جنگ اوکراین، به تحلیل دلایل ناکامی آمریکا و ناتو در مهار روسیه پرداخته و از سبک دیپلماسی عزتمندانه کرملین در برابر لفاظیهای غربیها صحبت میشود.
به گزارش ، مشروح این گفتوگو بدین شرح است:
اظهارات اخیر ترامپ علیه روسیه را چگونه تحلیل میکنید؟ اهداف او از این ادبیات چیست؟
سخنان آقای پسکوف، سخنگوی کرملین، به خوبی سردرگمی مقامات کاخ سفید در نحوه مواجهه با روسیه را نشان داده است. این در حالی است که دیدگاه ترامپ نسبت به روسیه، خارج از چارچوبهای متعارف قرار دارد و به کرملین این امکان را میدهد تا استراتژیهای مقامات آمریکایی را به راحتی پیشبینی کند.
از گذشته، روسیه همواره قادر بوده تا اقدامات کاخ سفید را پیشبینی کرده و برای مواجهه با آنها برنامهریزی کند. در مقابل، آمریکا هرگز نتوانسته است به طور دقیق استراتژیهای روسیه در حوزه سیاست خارجی و امنیتی را پیشبینی نماید. این عدم پیشبینیپذیری در اقدامات آمریکا، مانع از پیادهسازی راهبردهای دقیق علیه روسیه شده و اغلب با نتایج معکوس و شکست مواجه میشود.
در طول سه سال عملیات نظامی ویژه روسیه در اوکراین، سرویسهای اطلاعاتی ناتو و آمریکا پیشبینی کرده بودند که روسیه قادر به ادامه درگیری بیش از شش ماه نخواهد بود. با وجود تحریمها، تسلیح و تجهیز اوکراین، و حضور کامل در اوکراین، این پیشبینیها محقق نشد. روسیه نه تنها متوقف نشد، بلکه پس از شش ماه به عقبنشینی نپرداخت و طرح عملیات ضربتی برای حمله به نیروهای روس و بازپسگیری مناطق، با شکست مواجه شد. اکنون پس از گذشت سه سال، تمامی پیشبینیها و طرحهای سرویسهای اطلاعاتی ناتو شکست خورده است.
نگاههای فانتزی ترامپ به مسئله روسیه، فضایی از سردرگمی را در کاخ سفید ایجاد کرده است. در مقابل، روسیه با رویکردی حرفهای و دقیق، هم با اروپا و هم با ترامپ بازی میکند و منافع ملی خود را با عزت و قدرت پیش میبرد.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، با اشاره به تغییر مداوم ادبیات ترامپ در خصوص حل بحران اوکراین (از ۵۰ روز به یک روز و سپس به ۵۰ روز)، این اظهارات را به سخره گرفت. این بیتوجهی و تمسخر نسبت به مواضع آمریکا، نشاندهنده شکست استراتژیهای واشنگتن است.
تحلیلگران برجسته روس معتقدند فشار آمریکا بر روسیه در حال حاضر پوچ است. ترامپ خود اذعان دارد که سیاست اعمال تحریم بر روسیه شکست خورده است. حتی طرح پیشنهادی ترامپ مبنی بر ایجاد تحریمهای صد در صد ثانویه برای روسیه نیز محکوم به شکست است، زیرا روسیه سالها قبل برای چنین سناریوهایی برنامهریزی کرده بود.
ترامپ همزمان تحت فشار انگلیس برای اتخاذ سیاستهای ضد روسی قاطعانهتر قرار دارد. با این حال، با توجه به شعارها و وعدههای انتخاباتی ترامپ مبنی بر حل کوتاهمدت بحران اوکراین، وی اکنون بازنده کامل این پرونده محسوب میشود. هرگونه اقدام اقتصادی بعدی آمریکا نیز تأثیری نخواهد داشت و آمریکاییها ناگزیر به سمت مذاکره و دادن امتیاز به روسیه پیش خواهند رفت.
برای ترامپ، سبک ادبیاتی که خود را دنبال میکند، اهمیت بیشتری نسبت به رسیدن به یک نتیجه مشخص دارد. به همین دلیل، وی رویکردهایی را اتخاذ میکند که معادلات و بازی را پیچیده میسازد.
رویکرد روسیه در مواجهه با آمریکا کاملاً شفاف است: «یک کلمه تغییر، یک کلمه عقبنشینی، و یک کلمه چرخش در موضع نداریم.» این نکتهای است که در طول سه سال عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین مشاهده شده است. روسیه مسیری مشخص را تعیین کرده و از شش شرط خود، که شامل الحاق چهار استان به خاک روسیه و تغییرناپذیری آنها است، عقبنشینی نخواهد کرد.
ترامپ تصور میکرد میتواند با سبک و رویکرد خاص خود، شرایط مسئله اوکراین را به نفع خود تغییر دهد، اما این تصورات با واقعیت فاصله زیادی دارد.
چه عاملی باعث شد ترامپ مهلت ۵۰ روزه خود به روسیه را به ۱۰-۱۲ روز کاهش دهد؟
نکته قابل توجه، عدم مشاهده هیچگونه سیگنال ضعف از سوی روسیه در برابر فشارهای غرب، حتی در مقاطع حساس مانند تجهیز گسترده نیروهای اوکراینی و انجام عملیات در نزدیکی مسکو، بوده است.
روسیه در طول دو سال گذشته، از جمله در زمان انجام عملیاتهای صورت گرفته در نزدیکی مسکو با هدف فشار بر این کشور، هیچگونه ضعف و عقبنشینی از خود نشان نداده و به صراحت اعلام کرده است که عوامل این اقدامات را تنبیه خواهد کرد. در شرایط فعلی نیز که ترامپ به لفاظیهای تهدیدآمیز ادامه میدهد، مسکو با همان ادبیات پاسخ داده است. سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و غرب به این نتیجه رسیدهاند که تهدید مسکو کاملاً بیفایده است، زیرا روسیه با این تهدیدات بازی کرده و دامنه آنها را تغییر میدهد.
واکنش تمامی ارکان روسیه نسبت به آمریکا، پاسخی قاطع و ارسال پیامی توأم با قدرت و عزت است. این موضوع باعث شده است تا تحلیلگران آمریکایی و اروپایی نیز اذعان کنند که اعمال تهدید علیه روسیه نتیجه عکس میدهد. این ویژگی، یکی از ارکان مهم استراتژی نظامی روسیه و ساختار سیاست خارجی این کشور محسوب میشود.
در طول این مدت، هیچیک از مقامات روسی، حتی در دورافتادهترین نقاط روسیه مانند ولادیوستوک، پیام ضعف صادر نکراندهاند. تمامی مقامات روسی بر منافع ملی و راهبردهای کلان تمرکز دارند. این یکدستی و هماهنگی، همراه با صدای واحدی که از رسانههای روسی منتشر میشود، پیام عزت و قدرت را به جهان صادر میکند.
دیپلماتهای روس هرگز در برابر قلدرمآبی یا تهدیدات خارجی عقبنشینی نکردهاند. این یکی از ویژگیهای موفقیتآمیز روسیه است که بر وجود شخصیتهای کلیدی مانند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور، استوار است. پوتین از ابتدای ورود به کرملین در سال ۲۰۰۰، با برنامه و هدف مشخصی وارد شد و تا به امروز در حال پیشبرد همان برنامه است.
دستگاه دیپلماسی روسیه و وزارت امور خارجه این کشور در اختیار دیپلماتی باتجربه مانند سرگئی لاوروف قرار دارد. پیام قدرت روسیه از سخنان وی به وضوح شنیده میشود. حتی جزئیترین کارمند وزارت خارجه روسیه نیز هیچگونه سیگنال ضعف، توییت ضعف، مصاحبه با لحن ضعف، یا اشتیاقی برای مذاکره با غرب و آمریکا از خود نشان نمیدهد.
هرگاه بحث مذاکره مطرح میشود، روسیه پیششرطهای خود را اعلام میکند. حدود سه ماه پیش، پوتین به کاخ سفید اعلام کرد که تا زمانی که این پیششرطها پذیرفته نشوند، مذاکرات آغاز نخواهد شد و اگر زمان از دست برود، شرایط مذاکره متفاوت خواهد بود. این ادبیات یکدست و عزتمندانه، تکلیف مقامات اروپایی و آمریکایی را روشن میسازد که روسیه از خطوط قرمز خود هیچ عقبنشینی نخواهد کرد.
سبک پاسخگویی روسیه به قلدرمآبیگراییهای خارجی چیست و چرا اکثر تحلیلگران اذعان داشتند که مسکو را نباید تهدید کرد؟
تغییرات اخیر در ساختار شورای امنیت روسیه و اتحاد دفاعی با کره شمالی، نشاندهنده رویکردهای جدید مسکو در مقابله با تهدیدات غرب است.
ولادیمیر پوتین، با سابقه نظامی خود، فردی اطلاعاتی و کارکشته را جایگزین وزیر دفاع و دبیر شورای امنیت روسیه کرد. این اقدام، پیامی روشن مبنی بر عدم مذاکره دیپلماتیک در مباحث امنیتی بود. روسیه قصد دارد توانمندی خود را در ارتقاء توانمندیهای امنیتی و مقابله با تهدیدات به نمایش بگذارد.
روسیه با امضای ائتلاف دفاعی با کره شمالی، یکی از خطوط قرمز مهم آمریکا را که برای روسها ترسیم شده بود، شکست. این اقدام در واکنش به تجهیز اوکراین توسط آمریکا صورت گرفت. این ائتلاف، سطح بازدارندگی و توان امنیتی کره شمالی را در برابر آمریکا، ناتو، کره جنوبی و ژاپن به شدت افزایش داده است.
ائتلاف دفاعی روسیه و کره شمالی، معادلات منطقهای و جهانی را به طور ناگهانی تغییر داد. غربیها و آمریکاییها قادر به درک این تغییرات نیستند. استقرار نیروهای نظامی کره شمالی در روسیه، به ویژه حضور سربازانی که سالها در میدان جنگ جدی حضور نداشتهاند، تجربیات ارزشمندی را برای آنها فراهم کرده است.
حضور کره شمالی در کنار روسیه، ارزشی به مراتب بالاتر از سرمایهگذاری ناتو و آمریکا در اوکراین دارد. در حالی که ناتو و آمریکا با صرف هزینههای فراوان در تلاش برای حفظ خط ۱۳۰۰ کیلومتری در اوکراین هستند، روسیه با حضور کره شمالی در کنار خود، موفق به شکستن یک تقاطع ویژه شده است.
یکی از دلایل تمایل ترامپ به توافق زودهنگام، دستیابی به قلب کییف است. تمامی این اقدامات، بخشی از مدیریت هوشمندانهای است که توسط روسیه طراحی میشود و برای غرب غیرقابل پیشبینی است.
مسکو و پکن یک بازی حرفهای، ویژه و هماهنگ را طراحی کردهاند. این بازی چندبعدی شامل ابعاد امنیتی، اقتصادی، هویتی و سیاسی است. کاخ سفید پیشبینی نمیکرد که پکن در کنار روسیه باقی بماند. رسانههای غربی با ذوق و شوق از قطع مبادلات تجاری چین با روسیه خبر میدادند، اما این پیشبینیها نادرست از آب درآمد.
آمریکاییها هنوز قادر به درک استراتژی روسیه و چین نیستند. دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی باید به گونهای عمل کند که کسی قادر به پیشبینی اقدامات آن نباشد. روسیه با همکاری چین، طرف غربی و آمریکایی را غافلگیر میکند.
روسیه با افزایش اعضای ناتو به ۳۲ کشور و تخلیه توان اوکراین، از تمامی خطوط قرمز عبور کرده است. روسیه به طور کامل از توانایی ناتو در تجهیز اوکراین آگاه است و میداند چه ظرفیتی را به کار میگیرد. ناتو در برابر ارتش مشترک روسیه، چین و کره خلع سلاح شده است.
غرب و آمریکا به هر طریق ممکن به دنبال مذاکره با روسیه هستند، اما این مذاکره باید به سبک روسی و با شروط کامل روسیه صورت گیرد.
به نظر شما، رویکرد شخصی ولادیمیر پوتین در قبال تهدیدات غربیها (بهویژه شخصیتهای قلدرمآبی مانند ترامپ) چه نقشی در شکلدهی به واکنشهای روسیه دارد؟
در روسیه، تقسیم کاری دقیق بر اساس منافع ملی و دیپلماسی عزت در جریان است که هدف آن ارسال پیام قدرت به جهان است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، راهبردی مشخص تعیین میکند و سایر مقامات نیز در همین راستا عمل میکنند.
نخست وزیر روسیه مسئولیت مدیریت اقتصاد کشور را بر عهده دارد و از ورود به حوزههای سیاست خارجی، سفرهای خارجی جدی و مسائل امنیتی-نظامی خودداری میکند. عملکرد دقیق و هماهنگ وی در حوزه اقتصاد، تضمینکننده ثبات اقتصادی کشور است.
در صورت بروز هرگونه ابهام در رفتار و عملکرد وزرای کابینه، روسیه به سرعت با آن برخورد میکند. برکناری یکی از وزرا به دلیل تخلف، پیامی قاطع مبنی بر عدم تسامح در حوزه منافع ملی و امنیت ملی است.
روسیه با وجود ۲۴۰۰۰ عنوان تحریم، به دلیل اتحاد منسجم و آگاهی هر فرد از وظایف خود، نه تنها دچار بحران اقتصادی نشده، بلکه رشد اقتصادی ویژهای را تجربه میکند. دولت، کابینه و وزرا، هر کدام مسئولیتهای خود را به دقت انجام میدهند.
مسیر وزرایی مانند وزیر امور خارجه (لاوروف) و وزیر دفاع، مستقیماً با رئیس جمهور هماهنگ میشود. سایر اعضای کابینه نیز ماموریتهای اقتصادی و هویتی خود را دنبال میکنند.
با وجود تحریمهای گسترده، مردم روسیه احساس ضعف، ناراحتی و مشکل اقتصادی ندارند. این امر ناشی از مدیریت صحیح و توزیع مناسب منابع است.
شورای امنیت ملی روسیه، تهدیدات ویژه را مطرح کرده و هشدارهای لازم را به طرف آمریکایی ارسال میکند. این شورا نقش فعال و غیرقابل کنترلی را در برابر آمریکا ایفا میکند و به آمریکاییها هشدار میدهد که هرگونه اقدام تحریکآمیز، با پاسخ قاطع روسیه مواجه خواهد شد.
ولادیمیر پوتین جمله ویژهای دارد که استراتژی روسیه را تبیین میکند: «اگر قرار باشد روسیه نباشد، همه جهان نباید باشند». این پیام به دیپلماتهای آمریکایی منتقل میشود تا بدانند که روسیه در پی تامین منافع ملی خود است و در صورت لزوم، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد.
انتخاب تیم مذاکرهکننده توسط روسیه، نشاندهنده هوشمندی و ارسال پیامهای سریع است. در مذاکرات استانبول، رئیس هیات روسی فردی با سابقه اطلاعاتی-امنیتی و مشاور فرهنگی بود. این انتخاب، پیامی مبنی بر عدم عقبنشینی روسیه از مواضع خود در قبال اوکراین بود.
هیات روسی در مذاکرات، با تکیه بر تاریخ و هویت ملی روسیه، تاکید کرد که اوکراین بخشی از تاریخ روسیه بوده و این کشور از این موضع عقبنشینی نخواهد کرد. این پیام، برای طرفهای خارجی و دبیرکل ناتویی که درک درستی از تاریخ روسیه نداشت، بسیار مهم بود.
روسیه با تقسیم کار دقیق، تعیین راهبرد مشخص، برخورد قاطع با تخلفات، تکیه بر اتحاد ملی و ارسال پیامهای هوشمندانه، در پی تامین منافع ملی و حفظ جایگاه خود در جهان است. انتخاب تیم مذاکرهکننده نیز بخشی از این راهبرد است که به منظور ارسال پیامهای روشن و قاطع به طرفهای خارجی صورت میگیرد.
مکانیسم تصمیمگیری کرملین در مواجهه با فشارهای زمانی چگونه عمل میکند؟
رئیس صندوق سرمایهگذاری روسیه، همزمان با تحریک شرکتهای تجاری آمریکایی به دلیل خسارتهای ناشی از عدم حضور در روسیه، کشورهای جدیدی را وارد اقتصاد این کشور میکند.
امارات متحده عربی، عربستان سعودی، بحرین و عمان به طور جدی وارد بازار روسیه شدهاند و سرمایهگذاریهای سنگینی در این کشور انجام میدهند. این کشورها که شرکای سنتی آمریکا هستند، با سرمایهگذاری در روسیه، دست طرف آمریکایی را در اعمال تحریمهای ثانویه محدود میکنند.
ولادیمیر پوتین از همان ابتدای ورود به کاخ سفید، به بازگشت روسیه به جایگاه گذشته اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به عنوان یک نظم نوین جهانی باور داشت و همین مسیر را پیش گرفته است.
امروز روسیه برخلاف گذشته که به گفتگو با غرب و آمریکا اهمیت میداد، خود را به عنوان یک الگو در نظام بینالملل معرفی میکند. این باور و اعتقاد به پرچم و سرزمین روسیه، در رگ و خون دیپلماتهای روس وجود دارد و باعث میشود که در برابر دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی، پیام اقتدار صادر کنند.
گفتمان خروجی از روسیه، اقتدار و منافع ملی این کشور است. به همین دلیل، طرف آمریکایی عقبنشینی میکند و نمیتواند روسیه را تهدید کند، زیرا امکان و ابزار تهدید روسیه را ندارد.
آمریکا برای مقابله با روسیه، یک بازی گره دیوانهوار را در اوکراین آغاز کرد و گمان میکرد با فشار و طراحی جنگ در این کشور، میتواند روسیه را زمینگیر کند.
اما روسیه نه تنها زمینگیر نشد، بلکه در ایجاد نظم نوین جهانی نیز موفقتر عمل کرد و این اروپاییها بودند که زمینگیر شدند و مجبور به دادن امتیاز شدند.
در راستای ادامه تقسیم کار دقیق و درستی که در روسیه صورت گرفته، پیام عزت و قدرت از روسیه به نظام بینالملل صادر میشود.
مصاحبه بسیار مهم و بیش از دو ساعت و نیمه ولادیمیر پوتین با تاکر کارلسون، مجری آمریکایی، به پربینندهترین گفتوگوی یک شخصیت سیاسی در دنیا تبدیل شد. در این مصاحبه که در فوریه ۲۰۲۴ انجام شد، پوتین ابتکار عمل را به دست گرفت و کارلسون را در مشت خود گرفت.
پوتین در بخشی از مصاحبه با افشای اطلاعاتی از اشراف اطلاعاتی روسیه به همه مقامات آمریکایی خبر داد و به کارلسون گفت که او زمانی میخواست کارمند سازمان سیا شود و ثبت نام کرده بود، اما پذیرفته نشده بود. این اطلاعات، کارلسون را شوکه کرد و نشان داد که پوتین یک رئیسجمهور حرفهای و قدرتمند است.
تهدید تحریمهای ثانویه علیه کشورهایی که نفت روسیه خریداری میکنند، چقدر میتوان روسیه را به عقبنشینی واداشت؟ مقایسه اثربخشی این فشارها با اقداماتی که تاکنون اجرا شده چگونه است؟
تقسیم کار دقیق در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، همراه با باور به توانمندی داخلی و عدم اعتماد به دشمنان متخاصم، به ویژه کشورهای غربی، از جمله عوامل موفقیت روسیه است.
وزارت خارجه روسیه لیستی از کشورهای دوست و متخاصم تهیه کرده و به هیچ وجه به کشورهای متخاصم اعتماد نمیکند.
سیاستهایی که طی حدود دوازده سال در حوزه اقتصاد به اجرا درآمدهاند، شامل جایگزینی تبادلات تجاری با ارزهای ملی، افزایش ذخایر طلا، افزایش صادرات ویژه سنگهای گرانقیمت مانند یاقوت و الماس (که یکی از صادرات ویژه روسیه است)، ایجاد تجاری همگرایی و ورود ویژه در آسیای پاسیفیک و خلیج فارس میشود.
این سیاستها باعث شده است که روسیه بتواند شرکای قابل اعتمادی داشته باشد که حتی تهدیدهای آمریکا را جدی نگیرند.
در آستانه سفر ولادیمیر پوتین به هند، این کشور به عنوان شریک ویژه آمریکا، منافع تجاری و اقتصادی خود را ایجاب میکند که از کنار روسیه تکان نخورد.
امروز روسیه دوستان واقعی خود را در شرایط آینده و در نظم نوین جهانی به خوبی شناسایی کرده و با آنها همکاری میکند.
مدودف این روند را «بازی خطرناک اولتیماتوم» خواند که ممکن است به جنگ با آمریکا منجر شود. تحلیل شما چیست؟ تا چه حد احتمال افزایش تقابل نظامی بهدلیل این نوع هشداری منتفی نیست؟
آمریکا هیچگاه جرات رویارویی مستقیم با روسیه را نداشته و از خطرات این مسئله آگاه است. تهدیدات و جنگ لفظی آمریکا ناشی از ضعف و استیصال است. واکنش قاطع و سریع مقامات کرملین، به ویژه مقامات امنیتی روسیه، نشاندهنده آمادگی ویژه آنها برای رویارویی با هر موضوعی است.
روسیه دارای تسلیحات پیشرفتهای است که برای آمریکاییها ناشناخته است. موشک آرش نیک، نمونهای از این تسلیحات است که قادر است استحکامات دشمن را در یک عملیات موشکی یک لحظهای درهم بکوبد.
ریسک ورود به یک رویارویی مستقیم با روسیه برای آمریکا و ناتو به هیچ وجه قابل پذیرش نیست، زیرا عواقب این جنگ غیرقابل پیشبینی است و کل نظام بینالملل را دچار بزرگترین چالش جهانی میکند.
آمریکا در جنگ نیابتی اوکراین شکست خورده و نتوانسته روسیه را متوقف کند.
تلاشهای آمریکا برای بیثباتسازی سیاسی در روسیه نیز با شکست مواجه شده است. حمایت از مهرههایی مانند ناوالنی نتوانسته جامعه روسیه را به سمت شورش سوق دهد.
سرویسهای اطلاعاتی غربی و آمریکایی، روسیه را به خوبی نمیشناسند. آنها نمیخواهند تجربه رئیسجمهور غربگرا را تکرار کنند و از اقدامات مخرب گورباچوف متنفرند.
مردم روسیه رئیسجمهور قدرتمندی را میخواهند که روسیه منسجم را حفظ کند، زیرا میدانند که غربگرایان جز شورش، بحران، تجزیه، اقتصاد فروپاشیده و بحران سیاسی-اجتماعی، چیز دیگری برای روسیه به ارمغان نمیآورند.
محبوبیت ولادیمیر پوتین بالای ۸۰ درصد است و ملت روسیه پشت رئیسجمهور خود ایستادهاند. تبلیغات غرب در روسیه بینتیجه است.
غربیها به این نتیجه رسیدهاند که در حوزه سیاسی نمیتوانند بحران و آشوبسازی کنند و در حوزه جنگ مستقیم نیز نمیتوانند حضور میدانی داشته باشند. آنها پشیمانند که با اعمال فشار بر روسیه، باعث تقویت کره شمالی و دسترسی این کشور به فناوریهای جدید شدهاند. غربیها به این نتیجه خواهند رسید و رسیدهاند که باید به جای تهدید، به سمت امتیاز دادن به روسها حرکت کنند. اینها تماما حاصل سیاست شایسته سالاری در روسیه، رئیسجمهور قدرتمند و دستگاه دیپلماسی حرفهای و تخصصی روسیه است.
روحالله مدبر در انتها خاطر نشان کرد: ولادیمیر پوتین و تیم دولت روسیه به شدت معتقدند که نظم جدید جهانی در حال شکلگیری است و تمامی برنامههای سیاست خارجی، اقتصادی و امنیتی خود را بر این اساس طراحی کردهاند.
روسیه در تلاش است تا با کشورهای مستقلی که سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا و غرب را دور میزنند، ائتلاف ایجاد کند. نگرانی آمریکا و اروپا از اثرگذاری این ائتلافها باعث عقبنشینی آنها از تهدیدات شده است.
این ائتلاف جدید، قطبهای مهم اقتصادی مستقل را در کنار هم قرار داده است. باور رئیسجمهور روسیه و دولتمردان روسیه به رخ دادن نظم جدید، برنامهها را در همین راستا شکل داده است.
سخنان مهم سرگئی لاوروف در خصوص اینکه ایران هم میتواند به عنوان یک بازیگر فعال در این ائتلاف حضور داشته باشد، بیانگر نگاه مثبت ساختار کلان روسیه به حضور ایران در این ائتلاف است. رویکرد مثبت روسیه باعث عضویت ایران در شانگهای شد.
رئیسجمهور چین رسماً بر ادامه مسیر تبادلات مالی بر مبنای ارز ملی تاکید میکند. چین به عنوان بزرگترین اقتصاد دنیا، با همین مبادلات در کنار روسیه قرار گرفته و نشان میدهد قطبهای مهم دنیا، جهان را با نگاهی متفاوت میبینند.
این باور ویژه به حقیقت تحولات جهانی، مسیر را برای روسیه به گونهای طراحی کرده که با دوستان خود یک مسیر بلندمدت را پیش میبرند و توانستهاند تحریمها را کاملاً بشکنند.
تعمیق روابط ایران با روسیه میتواند به شدت کمککننده باشد برای مقابله با فشار و تهدیداتی که جبهه غربی (تروئیکای اروپایی و آمریکایی) طراحی کردهاند.
انتهای پیام/
منبع:rajanews.ir
کلیه اخبار و مطالب ارائه شده، از وبسایت ها و خبرگزاری های رسمی کشور گردآوری می شوند. لذا زنجان 024 هیچ گونه مسئولیتی در قبال محتوای مطالب و استفاده مخاطبان و تبعات ناشی از آن ندارد!