تاریخچه شهر زنجان
در معدن نمک چهرآباد زنجان شش مومیایی پیدا شد که متعلق به دوران هخامنشیان و ساسانیان هستند؛ این امر نشان از قدمت این سرزمین دارد.
بر اساس نوشته های حمد الله مستوفی (مورخ، جغرافیدان، شاعر و نویسنده ایرانی قرن هشتم هجری قمری) این شهر را اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان پایه گذاری کرد.
از آنجا که زنجان در مسیر تجاری ری به آذربایجان قرار داشت، از موقعیت استراتژی ویژه ای بهره مند شد و همین امر سبب رونق آن در سال های دور بود.
در اواخر دوران سلطنت محمدشاه قاجار، پیروان فرقه بابیت که در مناظره های علمی مغلوب مسلمانان شده بودند، دست به شورش زدند و عده زیادی از مردم زنجان را به قتل رساندند. شورش بابیان ادامه داشت تا آنکه امیرکبیر (نخست وزیر وقت) موفق به سرکوب آنان شد و مجددا آرامش را به زنجان بازگرداند.
در حال حاضر استان زنجان دارای معادن بسیاری از مواد معدنی فلزی و غیرفلزی است و به عنوان یکی از ثروتمندترین استان های کشور شناخته می شود. معادن این منطقه سهم قابل توجه ای از صادرات غیرنفتی ایران را به خود اختصاص داده اند.
تاریخ زنجان، روایتی ۲ هزار ساله!
به نظر من قسمت جالب هر مطلبی، بخش تاریخی آن است زیرا تنها با خواندن مجموعه ای هدفمند از کلمات می توانیم تا حد قابل قبولی درباره ی بیشتر اتفاقاتی که برای منطقه ای خاص یا دوره ای خاص افتاده است را بدانیم و حتی از تجربه های آنان استفاده نماییم!
بگذریم! زنجانی ها تاریخشان به ۲ هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح باز می گردد و دارای پیشینه ی تاریخی بسیار غنی است.
قدیم ترها مردم به جای اسم فعلی این شهر به آن زَنگان می گفته اند.
در واقع زنجان نام معرب زنگان است که شهرت قبلی این شهر بوده است.
درباره ی این نام باید بگوییم که جالب است که هنوز هم برخی از اهالی این شهر آن را به نام زنگان صدا می شناسند.
یکی از معروف ترین تاریخ نگاران ایرانی به نام حمدالله مستوفی در نوشته هایش از شهر زنجان نام برده است.
بر اساس نوشته های او این شهر را اردشیر بابکان بنا کرده و به آن نام شهین را داده بوده است.
البته این شهر نام های دیگری هم داشته است که می توانیم به عنوان مثال از نام خمسه که در زمان حکومت قاجاریان به آن گفته می شده است هم به عنوان یکی از اسامی شهر زنجان یاد کنیم.
از شهر زنگان نیز در اشعار شعرای بسیاری نام برده شده است.
در متون تاریخی بسیاری به شهر زنجان به عنوان شهری با مردمان شجاع نام برده شده است.
از دوره های قبل از اسلام و بعد از اسلام مردم این شهر در برابر دشمنان بسیاری مقاومت کرده اند.
از دلایلی که زنجان از گذشته شهر مهمی بوده این است که این شهر در راه جاده ی ابریشم قرار گرفته بوده و به همین خاطر که یکی از مهم ترین راه های ارتباطی هند و چین با کشورهای اروپایی بوده است، یکی از شهرهای پر رفت و آمد بوده است.
پوشش سنتی مردم زنجان
پوشش سنتی زنان این شهر از سرپوش یا چرگات و یا یاشماق، تن پوش یا کوینگ، نیم ساق، جلیقه یا دون و کفش هایی پاشنه کوتاه به نام کوردی یاتی یا میشین که از پوست گوسفند تهیه می شود، تشکیل می شده است.
خانم ها از رشته های منجوق، سنگ سیاه براق، کهربا، عقیق و یشم استفاده می کرده اند.
البته زنان سربندهایی که از سکه درست می شده هم بر روی پیشانی های خود می بسته اند.
لباس مردان زنجانی هم از کلاه نمدی و یا پوستی، کونیک یا همان تن پوش، ۲ نوع کت مختلف به نام اویما یا ستره، لباسی به نام سردری و پاپوش هایی به نام گون که از پوست گاو میش درست می شده، تشکیل می شده است.
البته آقایان از انگشتر عقیق به عناون زیورآلات نیز استفاده می کرده اند.
شهر تاریخی زنجان
شهر تاریخی زنجان به لحاظ وجود مقاومتهای مردمی و منطقهای درمقابل سپاهیان اسلام از شهرهای دشوارگشا بودهاست، در سال ۲۴ هجری قمری به دست براء بن عازب سردار تخریب شده، که این محل خاستگاه اولیه بوده و در شمال شرقی شهر فعلی قرار داشتهاست.
آثار و بقایای نخستین استقرار شهر که دراصطلاح کهندژ نامیده میشود تا سال ۱۳۰۰ خورشیدی پابرجا بوده و در جریان ساختمان (خیابان فرهنگ) تسطیح شدهاست.
قبرستان شهر در حد جنوب شرقی محل استقرار و در داخل حد طبیعی سیلاب شرق شهر منطبق بر (خیابان امام) فعلی تا (فدائیان اسلام) بودهاست.
در احیاء مجدد و گسترش آن، در اوایل دوران اسلامی، شهر اندکی به طرف غرب استقرار نخستین، در ساحل چپ سیلاب قدیمی که امروزه منطبق بر خیابان استانداری است کشیده شد، برجستگی کهندژ این دوره در محله فعلی (نصرالله خان) بوده که در سال ۱۳۴۰ تسطیح و محل آن به دبیرستانهای دخترانه تبدیل شدهاست.
گسترش شهر در این دوره به طرف شرق محل مورد بحث که اراضی شهری قابل استفاده در شهرسازی بوده، امتداد یافت.
حمدالله مستوفی درنزهه القلوب دور باروی شهر را ده هزار گام ذکر نموده که در حدود ۵/۴ کیلومتر است و از قلعه کنونی شهر اندکی بزرگتر بوده بهطوریکه دامنه استقرار تا حد سیلاب شرقی کشیده شدهاست. قول حمدالله مستوفی با یافتههای باستانشناسی مطابقت دارد چنانکه در اراضی شرقی خارج از دیوار قلعه، آثار قرن شش هجری قمری در عمق ۲ متری از کف معابر فعلی قرار گرفته و قابل رؤیت است.
کتاب صورالاقالیم از مزار اکابر و اولیای موجود در شهر، قبور شیخ اخی فرج زنگانی و استاد عبدالغفار سکاک و عیسی کاشانی را نام بردهاست.
این شهر برای بار دوم در پاییز سال ۶۲۸ هجری قمری در فتنه مغول تخریب شده و شدت آن به حدی بود که شهر برای مدتی از قید حیات ساقط شد.
به ویژه انتخاب سلطانیه به پایتختی در دوران ایلخانی و گسترش شهر مزبور در ایام حکومت غازانخان و خدابنده و اولجایتو در اواخر قرن هفتم هجری قمری، به علت نزدیکی این دو شهر، در متروکه شدن شهر زنجان عامل تعیینکنندهای بود، به عبارت دیگر در تمام ایام شکوفایی شهر سلطانیه، شهر زنجان به حالت نیمه ویران باقی ماندهاست.